چکیده:
ادبیات هر کشوری، به ویژه متون ادبی تاریخی، منبع مهمی بـرای کـاوش در ابعـاد تـاریخی و اجتماعی پدیده های اجتماعی است . ادبیات ایران نیز از این حیث ، بسیار پربار و بینظیر است . در این میان ، شاهنامه فردوسی ازجمله اصلیترین منابعی است که زنـدگی اجتمـاعی مـردم و حاکمیت ایران و دریافت های از این زندگی را در بستری تاریخی نشان میدهد؛ بدین معنا که شاهنامه فردوسی سرشار از نمودهای اجتماعی است که با آخرین دریافت ها از پدیده اجتماعی هم خوانی دارد؛ بنابراین باتوجه به اهمیت جنبش های اجتماعی و دگرگونیهای به دست آورده از آن میتوان جنبش های اجتماعی را باتوجه به متـون تـاریخی - ادبـی در بسـتر نظریـه هـای جامعه شناختی امروزی تحلیل کرد. در همـین مسـیر، داسـتان اسـطوره ای کـاوه و ضـحاک در شاهنامه یکی از نمودهای بارز یک جنبش اجتماعی به شمار میآید که مقالـه حاضـر کوشـیده است آن را باتوجه به نظریه های جامعه شناختی جنبش های اجتماعی، تحلیل کند؛ بدین منظور با استفاده از روش تحقیق کیفی و تکنیک محاکات ١ متن شاهنامه به عنوان داده مورد استفاده قرار گرفته است . نتایج این تحقیق نشان داد کـه بـین بازنمـایی اجتمـاعی ایـن جنـبش تـاریخ - اسطوره ای شاهنامه با نظریه های امروزی جنبش های اجتماعی و بر طبق الگـوی نظریـه زاهـد (١٣٧٧) تطابق وجود دارد؛ به عبارت دیگر فردوسی بـه عنـوان یکـی از نخبگـان زمـان خـو سازوکار یک جنبش اجتماعی را به خوبی و مطابق با آخرین ادراکـات امـروزی م ا از جنـبش اجتماعی در قالب ابیات سروده است .
خلاصه ماشینی:
نتایج این تحقیق نشان داد کـه بـین بازنمـایی اجتمـاعی ایـن جنـبش تـاریخ - اسطوره ای شاهنامه با نظریه های امروزی جنبش های اجتماعی و بر طبق الگـوی نظریـۀ زاهـد (١٣٧٧) تطابق وجود دارد؛ به عبارت دیگر فردوسی بـه عنـوان یکـی از نخبگـان زمـان خـو سازوکار یک جنبش اجتماعی را به خوبی و مطابق با آخرین ادراکـات امـروزی م ا از جنـبش اجتماعی در قالب ابیات سروده است .
اگرچـه در جنـبش هـای پیشین آنچه موجب شورش مردم شده بیش از هرچیـز، فقـر و نـابرابریهـای اجتمـاعی بـوده است ، در داستان ضحاک و کاوه ، علاوه بر تأکید بر عدالت و عـدالت ورزی و نکـوهش ظلـم و ستم ، همچون نظریه های امروزی درمورد جنبش های اجتماعی، به مسئلۀ فرهنـگ و نخبگـان و آگاهی نیز پرداخته شده است .
هـدف ایـن مقالـه بازنمـایی اجتمـاعی ایـن داسـتان بـا نظریه های مطرح در جنبش های اجتماعی است ؛ زیرا یکی از محورهای جامعه شناسـی ادبیـات تأکید بر این است که «در آفرینش هنری، یک فرد به تنهایی مـوردنظر نیسـت ، بلکـه اثـر، بیـان نوعی آگاهی جمعی است » (گلدمن ، ١٣٩٠: ٩) تفکر جنبش های اجتماعی چه اصـلاح طلـب و چه انقلابی در دوران مدرن مطرح شده اسـت ؛ امـا سـرایش داسـتان کـاوه و ضـحاک توسـ فردوسی در شاهنامه نشان دهندة این است که در تاریخ زنـدگی بشـر همـواره رویـارویی بـین خیر و شر، خرد و جادو، ستم گران و ستم دیدگان بوده و فردوسـی بـه نـوعی در داسـتان هـای خود آن را بازنمایی کرده است .