چکیده:
در اکثر پژوهشهایی که به سنجش و ارزیابی دینداری در ایران پرداختهاند، از الگوهایی استفاده شده که در بستری غیر از فرهنگ آرمانی اسلام تهیه شدهاند و مناسبت کمتری با معیارهای دینداری فرد مسلمان دارند. بر این مبنا، پرسش این است که آیا مبتنی بر منابع دین، میتوان الگویی قرآنی برای سنجش و ارزیابی دینداری فرد مسلمان ارائه کرد؟ با فرض وجود چنین امکانی، هدف این تحقیق استخراج الگوی سنجش دینداری از قرآن مجید با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و طبقهبندی نظری مفاهیم و مقولات است. نتایج نشان میدهد الگویی که با این روش به دست میآید، بر خلاف الگوهای قبل از خود، دارای هفت مرتبه قابل سنجش است که از ضعیفترین تا قویترین مرتبه در پی هم قرار میگیرند. لذا ارتقا از مراتب پایینتر به بالاتر، با احراز شاخصهای مرتبه بالا امکانپذیر است. اجرای پرسشنامه مربوط به سنجه مراتب دینداری نشان داد که این الگو و سنجه مربوط به آن، از روایی و اعتبار بالایی در جامعه نمونه برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
بر این مبنا، پرسش این است که آیا مبتنی بر منابع دین، میتوان الگویی قرآنی برای سنجش و ارزیابی دینداری فرد مسلمان ارائه کرد؟ با فرض وجود چنین امکانی، هدف این تحقیق استخراج الگوی سنجش دینداری از قرآن مجید با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و طبقهبندی نظری مفاهیم و مقولات است.
به عبارت دیگر، آنها در عین اعتقاد به کارکرد مصونیتبخشی دینداری، نتوانستهاند به این سٶال پاسخ گویند که چرا دین بخشی از مٶمنان را از انحرافات وکجرفتاری باز نمیدارد؟ با مراجعۀ مستقیم به منابع اسلامی ملاحظه میشود که بر خلاف همۀ الگوهایی که تا کنون ارائه و به کار گرفته شدهاند، دینداری مراتبی دارد و راز وجود ناخالصیها نیز در همین مسئله نهفته است.
مبتنی بر این نظر، دین نیز دارای ابعادی قابل سنجش است که با ابعاد وجودی انسان مطابقت دارد؛ «ایمان» و «عمل صالح» دو بعد اساسی و اصلی دینداری محسوب میشوند که با همدیگر رابطهای دوسویه دارند.
بر این مبنا، الگوی عینی و تجربی دین در همۀ ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و شخصی و شخصیتی که از سومین مرتبه آغاز شده و در مراتب بعدی ادامه یافته بود، به صورت تجربی شکل گرفته، ظاهر میشود.