چکیده:
این پژوهش برآن است که با استفاده از تحلیل گفتمان به بررسی زمینه ها و ریشه های تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران از آرمان گرایی به عملگرایی با تکیه بر مقایسه دهه اول با دهه دوم انقلاب اسلامی بپردازد. با توجه به ماهیت اسلامی انقلاب و در اختیار گرفتن حاکمیت توسط اسلام گرایان، طرح شعارهای آرمانگرایانه و تسلط گفتمان آرمانگرایی در عرصه های داخلی و خارجی در سال های اولیه انقلاب امری عادی به نظر می رسید، اما با پایان جنگ تحمیلی و روی کار آمدن دولت عملگرای اقتصاد محور هاشمی رفسنجانی موجب تغییر رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از رویکرد آرمان گرایی در دهه-ی اول به عملگرایی در دهه دوم انقلاب اسلامی شده است.
خلاصه ماشینی:
انقلاب اسلامی ایران و رژیم نوپای آن با کاهش میزان صادرات نفت و حمایت از جنبشهای آزادی بخش در جهان سوم و تشدید جو انقلابی در خاورمیانه و جهان اسلام، عملا رژیم امنیتی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته از زمان سلطه امپراتوری انگلستان در خاورمیانه را که اکنون امریکا رهبری آن را بر عهده داشت تهدید میکرد و رژیم عراق با حمله به ایران این امکان را به غرب داد که با هدایت نتیجه جنگ به شکلی که منافع آنها را تأمین کند، هر دو کشور ایران و عراق را که از بزرگترین تولید کنندگان و صادرکنندگان نفت جهان هستند رو به روی هم قرار دهد و با تضعیف هر دو کشور اصلی منطقه، از تهدید رژیم منطقهای جلوگیری کند و به تبع آن، این دو کشور همچنان جزء صادرکنندگان و تأمین کنندگان اصلی مواد خام نفتی امریکا و غرب باقی بمانند و از طرف دیگر، امنیت اسرائیل در منطقه به منزله ستون پنجم نظام سیاست بین المللی بیشتر تأمین شود.
امریکا با حمایت غرب که در میان آنها، دولت انگلستان به جهات گوناگوناز جمله این که طراح اصلی اندیشه اتحاد کشورهای عربی بود، نقش مهمتری داشت، اتحادیه شورای همکاری خلیج فارس را از شش کشور عربی کویت، قطر، بحرین، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و عمان در 25 مه 1981 (4 خرداد ماه 1360) هشت ماه پس از تجاوز عراق به ایران تشکیل داد و با این استدلال که شورا باید قادر باشد به طور مستقل از امنیت داخلی خود دفاع نماید و در مقابل تهدیدات خارجی، پایداری کند، مقادیر زیادی سلاح به آنها فروخت تا ضمن بهبود کسری مداوم موازنه بازرگانی خارجی خود، در صورت لزوم بتواند روزی از آن سلاح ها برای برافروختن جنگی دیگر استفاده نماید.