چکیده:
یکی از کاربردهای مهمی که برای موسیقی مطرح شده است ، موسیقی درمانی اسـت ؛ یعنـی استفاده از این هنر در تامین و بهبود سلامت جسمانی و روانی. نوشتار حاضر با محوریـت این مساله ، پس از موضوع شناسی و نیز تبیین حکم موسیقی در حالت اولیه ، حکم موسیقی غنایی جهت درمان بیماران را بررسی نموده است . دیدگاهی که در این مقالـه مـورد توجـه قرار گرفته ، جواز درمان با همه انواع موسیقی و حتـی موسـیقی غنـایی، البتـه ، در حالـت اضطرار است ؛ به طوری که واقعا، معالجه و درمان بیمار، متوقـف بـر آن باشـد، اگرچـه در احراز این نکته (تاثیر واقعی وانحصاری موسیقی غنایی در درمان ) تردیدهایی وجـود دارد. در این مقاله ، برای تبیین این دیدگاه و استحکام سازی آن ، دلایلی سـامان یافتـه و تـلاش شده است که با نقد و بررسی منصفانه ، قلمرو مقبولیت و پذیرش این نظریه روشن شود.
خلاصه ماشینی:
"اما از نظر حکم اولی موسیقی باید گفت که هر چند در نگاه نخست ممکن اسـت گفتـه شود که همه اقسام موسیقی به عنوان اولی حرام است ؛ ولی با تأمل در ادله فقهـی مربوطـه روشن میشود که آنچه از موسیقی در شرع مقدس اسلام ، حرام گردیده ، قسمتی از موسیقی است که از نظر صوت و ریتم آن ، طرب آور، غنایی و لهوی باشد؛ یعنی این نوع از نغمـه یـا ملودی و یا ضرب آهنگ ، مبتذل و متناسب با مجالس اهل فسق و فساد باشد و انسان را به بیحالی و واخوردگی از واقعیت های زندگی بکشاند و او را به سمت گنـاه و شـهوت رانـی تشویق کند؛ به ویژه ، اگر بگوییم که مفهوم استعمال آلات لهو و طرب مبهم است ، امـر دائـر بین اقل و اکثر خواهد بود؛ چون نمیدانیم که مراد از استماع یا اسـتعمال آلات لهـو کـه در روایات پیش رو خواهد آمد، مطلق اصوات تولید شده از آنها است یـا مـراد تنهـا اصـواتی است که مطرب بوده و سبب تهییج انسان به گناه میگردد؛ بـدیهی اسـت کـه احتمـال دوم (اقل )، قدر متیقن در حرمت بوده و نسبت به مـازاد، شـک در تکلیـف داریـم کـه در ایـن صورت برائت عقلی و شرعی جاری خواهد بود."