چکیده:
یکی از ﻣﺆﺛﺮترین راهکارهای اﻓﺰاﻳﺶ ﺑﻬﺮهوری، ارتقای سطح فعالیت و میزان ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ در سازمانها، ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﺳﺎزی ﻛﺎرﻛﻨﺎن است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی عوامل، راهکارها و فعالیتهای توانمندسازی، در راستای ارتقای جوّ توانمندی با رویکردی سیستمنگر بوده است. در این راستا، ارتباطات درونی بین عوامل و فعالیتهای توانمندساز، با ارائه الگوی توسعهیافته ساختاری- مقایسهای (ISM)موردبررسی قرارگرفته است. جمعآوری دادهها از 36 نفر استاد دانشگاهی مجرّب در قالب گروه خبره که در رستههای مختلف اجرایی و مدیریت دانشگاهی فعالیت داشتهاند، صورت پذیرفته است. دادهها به کمک دو نوع پرسشنامه محققساخته گردآوریشده است که روایی آنها بر اساس روش روایی محتوایی و پایاییشان با آزمون مجدد بررسی شده است. نتایج حاصله از توسعه الگوی ساختاری- مقایسهای در قالب اطلاعات کمّی نسبت روابط درونی فعالیتهای توانمندساز برحسب شاخصهای ارزیاب و انجام مقایسهها با نتایج حاصله از الگوهای کیفی و اولیه ISM، حاکی از آن است که برای پیادهسازی فرآیندهای هدفمند برای ایجاد جوّ توانمندساز در سازمانهای آموزشی- پژوهشی و دانشگاهی، بایستی علاوه بر تاکید بر عوامل و فعالیتهای تاثیرگذار و بسترساز توانمندسازی، بر عوامل و فعالیتهای مبتنی بر تقویت فرایندهای آموزشی و شفافیت اهداف، تاکید بیشتری شود.
خلاصه ماشینی:
فصلنامه پژوهشهای مدیریت منابع انسانی دانشگاه جامع امام حسین(ع) سال هشتم، شماره 2 (شماره پیاپی 24)، تابستان 1395: صص 85-111 بررسی روابط درونی مؤلفههای توانمندسازی کارکنان با توسعۀ الگوی ساختاری- مقایسهای<FootNote No="170" Text=" Interpretive Structural Modeling"/> هوشنگ تقیزاده<FootNote No="171" Text=" نویسندۀ مسئول: دانشیار گروه مدیریت، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران taghizadeh@iaut.
با توجه به موارد اشارهشده، هدف تحقیق حاضر، بررسی تعاملات و روابط متقابل<FootNote No="191" Text=" Interactions"/> بین فعالیتها و عوامل مؤثر بر توانمندسازی، با دیدگاهی سیستمی بوده است.
یافتههای تحقیق، شامل سطحبندی و دستهبندی فعالیتها و عوامل توانمندی با روش ISM<FootNote No="197" Text=" ISM مخفف Interpretive Structural Modeling با عنوان الگوسازی ساختاری-مقایسهای یا ساختاری- تفسیری شناخته میشود؛ در این روش، محقق از طریق انجام مقایسههای زوجی بین عوامل و مؤلفههای تحت مطالعه، به الگویی در قالب یک دیاگراف تعاملی دست مییابد که با تفسیر آن از طریق روشهایی خاص، در خصوص سیستم تحت مطالعه تحقیق اطلاعاتی حاصل میشود.
بدین ترتیب، تمامی ارتباطات شناساییشده از طریق پرسشنامه اول، در قالب دیاگراف اولیه روابط، گردآوری شده است؛ لذا، پس از جمعآوری و جمعبندی پاسخهای ارائهشده از سوی گروه خبره مطابق با روش مذکور، دیاگراف روابط مستقیم بین مؤلفههای تحقیق، بهصورت شکل (1) بهدست آمده است.
دیاگراف اولیه روابط بین عوامل و فعالیتهای توانمندسازی </H6> در گام بعد، تمامی روابط شناساییشده در قالب دیاگراف شکل (1)، در ماتریس ارتباطات درونی بین مؤلفههای تحقیق () در جدول (2) آورده شده است.
در این راستا و با توجه به اطلاعات جدول (6)، فعالیتها و عوامل توانمندساز را میتوان همانند ماتریس هدایت- وابستگی در روش ISM، این بار بر اساس مجموع نسبت روابط درونی دستهبندی نمود؛ دستهبندی مورد اشاره، در قالب شکل (5) آمده است.