چکیده:
غزنویان از همان ابتدای استقرار حاکمیت خود یعنی از عصر سبکتکین در راستای منافع اقتصادی و کسب شهرت به عنوان غازی حملات خود را به هند آغاز کردند. این حملات در روزگار حاکمیت سلطان محمود به اوج خود رسید به گونهای که سلطان محمود در طول 33 سال حاکمیت خود 17 بار به هند حمله کرد. منافع اقتصادی زیاد ناشی از غنائم بدست آمده از هند و مشروعیت و مقبولیتی که نتیجه حمله به هند با عناوین غازی و عامل گسترش اسلام در هند عاید سلطان محمود و پدرش سبکتکین شده بود، باعث شد تا پادشاهان بعدی غزنوی سنت غزا در هند را ادامه دهند و از مواهب آن بهرمند شوند. با این وجود سنت غزا در هند بعد از سلطان محمود آن گونه که باید همچون روزگار سلطان محمود با جدیت پیگیری نشد. به نظر میرسد. کاهش بنیه نظامی دولت غزنوی بعد از مرگ محمود و اشتغال آنها به مقابله با امپراطوری قدرتنمند سلجوقیان در عدم توجه به غزا در هند بیتأثیر نبود. این پژوهش درصدد است با بررسی منابع اصلی روند انجام سنت غزا در هند توسط حاکمان غزنوی بعد از را و در لابلای آن دلایل کاهش حملات به هند بعد از مرگ سلطان محمود را مورد واکاوی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"به نظر میرسد که خزانه سلطان مسعود در اثر نبردهای پیاپی با مدعیانی همچون پدریان، قراخانیان و ترکمانان سلجوقی خالی شده بود و سلطان با حمله به هند و فتح قلعه نانسی درصد بود تا خزانه خالی خود را پر کند و از این طریق بتواند سپاهی مجهز برای مقابله با سلجوقیان تدارک ببیند.
در واقع میتوان گفت مرگ سلطان مسعود به نوعی سبب خلاء قدرت در قلمرو غزنویان شد و این خلاء قدرت در نواحی دور دست این حکومت یعنی هند بیشتر احساس میشد با عنایت به همین خلاء قدرت بود که راجه های هندی یکی پس از دیگری شورش کردند و درصدد استقلال بر آمدند.
بنابراین میتوان گفت که هند در روزگار حاکمیت سلطان مودود غزنوی کانون شورش مدعیان سلطنت و راجه هندی بود و تمام اهتمام حاکمیت صرف سرکوبی این شورشها و حفظ مناطق فتح شد در روزگار سلطان محمود و مسعود بود.
(جوزجانی، 1363: 1/240؛ فروزانی، 1386: 324) در دوران حاکمیت بهرامشاه غزنوی نیز که به نوعی دست نشانده سلجوقیان بود گرچه مناسبات بهرام شاه با سلطان سنجر سلجوقی دوستانه بود و با توجه به این مناسبات دوستانه انتظار میرفت که غزنویان با تمام قدرت در هند حضور پیدا کنند اما تنها حضور بهرامشاه در هند جنگ با محمد بوحیلم سپسالار هند بود.
(جوزجانی، 1363: 1/241-242؛ فروزانی، 1386: 341-343) با عنایت به مطالب فوق الذکر میتوان گفت که حمله به هند در روزگار حاکمان غزنوی بعد از سلطان مسعود تابعی از مناسبات غزنویان با سلجوقیان بود.
مناسبات میان این امپراطوری قدرتمند و غزنویان خصمانه بود و مرزهای حکومت غزنوی بعد از سلطان محمود در مسعود در معرض تهدید دائمی سلاطین سلجوقی قرار داشت."