چکیده:
به تازگی اهمیت تجدید قوا و پیامد و تاثیر آن بر رفتار کاری مورد توجه قرار گرفته است. تجدید قوا فرآیندی برای ذخیره منابع از دست رفته میباشد. مطالعات قبلی به بررسی رابطه تاثیر فوری تجدید قوا بر عملکرد کارکنان در همان روز پرداختهاند. در این پژوهش اطلاعات در سه هفته از 140 کارمند در سه شرکت صنعتی جمعآوری شد. پژوهش حاضر رابطه میان میزان تجدید قوای فرد در آغاز هفته کاری و ساختار چند سطحی عملکرد یعنی کنشمندی فردی، رفتار شهروندی سازمانی، تلاش و عملکرد وظیفه را در سطح سازمان بررسی میکند. یافتهها نشان داد کارمندانی که بخوبی تجدید قوا شده باشند، عملکرد وظیفهای هفتهای، ابتکار شخصی (رفتار کنشمند) و رفتار شهروندی سازمانی در تمام طول هفته افزایش مییابد و اگر تجدید قوا در پایان هفته بخوبی صورت پذیرد فرد برای انجام عملکرد خود نیاز به صرف تلاش کمتری خواهد داشت. معمولا افراد برای جلوگیری از کاهش عملکرد خود تلاش بیشتری در کار خواهند داشت و بنابراین استرس و فشار بیشتری را تجربه میکنند. هم سازمانها و هم کارکنان در مزایای تجدید قوا سهیم هستند. به این صورت که کارکنان دیگر ناخواسته متحمل زحمت و فشار کار نمیشوند و سازمانها نیز در عملکرد وظیفه، رفتار شهروندی سازمانی و کنشمندی فردی کارکنانشان بهبود خواهند دید.
Recently، the importance of recovery and its impacts on job performance have attracted much attention. Recovery is the process of replenishing the depleted resource. Previous studies have examined the relationship between immediate impacts of recovery and performance of employees on the same day، while the current study gathered data in three weeks time from 140 employees in three different companies. The present study explored the relationship between the level of individual recovery at the start of the working week and performance multidimensional construct namely personal initiative، organization citizenship behavior، effort and task performance. The results showed that those employees who had a good recovery increased their task performance، personal initiative، organizational citizenship behavior during the whole week. It was also found that if recovery was done at the end of the week، the staff needed less amount of effort to perform their task well. To prevent reducing performance، employees usually try to compensate by putting in more effort at work، so they experienced more strain. Both organization and employees share the advantage of recovery. This means that employees are no longer experiencing the burden and pressure of work and organizations also benefit from the improvement of task performance، organization citizenship behavior and personal initiative of their staff.
خلاصه ماشینی:
یافتهها نشان داد کارمندانی که بخوبی تجدید قوا شده باشند، عملکرد وظیفهای هفتهای، ابتکار شخصی (رفتار کنشمند) و رفتار شهروندی سازمانی در تمام طول هفته افزایش مییابد و اگر تجدید قوا در پایان هفته بخوبی صورت پذیرد فرد برای انجام عملکرد خود نیاز به صرف تلاش کمتری خواهد داشت.
- Fritz & Sannentag - Gross, Semmer, Meier, Kalin, Jacobshagen, & et al - Ekstedt, Soderstrom, & Akerstedt - daily recovery - Eden - Westman تأثیر مثبت تعطیلات آخر هفته در تجدید قوا را میتوان بر مبنای نظریه حفظ منابع (هابفول 1 ، 1989) توضیح داد.
میزانی که یک فرد در - Kruel - Binnewies, Sonnentag, & Mojza - Williams & Sanchez - Podsakoff, Mackenzie, Paine, & Bachrach - dynamic performance - Beal, Weiss, Barros, & MacDermid - self آغاز هفته کاری تجدید قوا شده باشد بازتابی از میزان تجدید قوا در تعطیلات پایان هفته است.
- episodic process model - Campbel - Williams & Anderson - personal initiative - Frese, kring, soose, & zempel - Smith, Organ, & Near - Crant - self-initiated - Van Dyne & Le Pine شواهد تجربی نشان میدهد که تجدید قوای روزانه (تجدید نیرو در صبح) ابتکار شخصی (کنشمندی) (PI) را در طول روز افزایش میدهد (ساننتاج، 2003).
در مقابل هفتههایی که فرد در آغاز هفته بخوبی تجدید قوا شده باشد، منابع فراوانی در دسترس او خواهد بود و بنابراین انجام وظیفه برای او آسانتر - Trougakos, Beal, Green, & Weiss - Graham & Dienesch - Hockey خواهد بود و تلاش کمتری را میطلبد.