چکیده:
مقاله ای که ملاحظه می فرمایید، گزیده ای مختصر از فصل پنجم کتابی است که تحت عنوان اخلاق جنگ در فرهنگهای اسلامی با نگرشی تطبیقی و منتقدانه، به قلم دکتر محمدجعفر محلاتی تنظیم شده است و کتاب آن توسط دانشگاه هاروارد در دست انتشار است. این مقاله ضمن کاوش در فرهنگ ایرانی- اسلامی در جستجوی ریشه های فکری مبانی است که امروزه به صورت مقررات بین المللی...
خلاصه ماشینی:
نویسنده تلاش می کند ضمن اشاره به نوشته هایی حقوقی در اولین قرون اسلامی و سپس تمرکز بر فرهنگ پیش از اسلام، اوستا و نیـز شـاهکار فردوسـی – شـاهنامه – همچنین مثنوی مولوی نشان دهد که فرهنگ ایرانی در بنیاد، مفهـوم اخـلاق در عرصـۀ جنگ را – اعم از دلایل شروع، کیفیت اداره و ادامه – با ظرافتی خاص مورد توجه قرار داده و آموزههایی را در جهت تمـایلات انسـاندوسـتانه و ارج نهـادن بـر کرامـت هـای انسانی به یمان آورده است .
سئوالی که از موضوع این مقاله بزرگتر و کلانتر است اینست که سهم مسـلمانان در تدوین ، اجرا و اشاعه اخلاق جنگ چیست ؟ پاسخ به ایـن سـؤال نـه تنهـا کاووشـی جامع در تاریخ جنگ های مسلمانان می طلبد بلکه در مسیر ملاحظه عکس العملی کلی و کلان فرهنگ های اسلامی بـه مقولـه جنـگ ، تحقیقـی گسـترده در زمینـه هـای مختلـف اخلاقی ، فلسفی ، کلامی ، عرفانی ، تفسیری، حقوقی ، مذهبی و ملاحظۀ تاریخ سـازمانهای اخلاقی غیردولتی نظیر مکاتب جـوانمردی و فتـوت را ایجـاب مـی کنـد.
در ایـن میـان ادبیات حماسی و متون اخلاقی که تحت عنوان کلی نصـیحۀ الملـوک یـا سـیرالملوک شناخته می شوند سهم ویژه و سترگی دارند، زیرا کمتر زمینه ای از رشته های فوق باندازه این متون ادبی – اخلاقی بویژه در قالب ادب منظوم، در سطح گسترده و بسیار فراتـر از حلقه نخبگان، بر اخلاق و آداب اقشار مختلف مردم تأثیرگذار بوده است .
پایان سخن این مقاله نمونه هائی ارائه داد از تلاش نویسندگان متون ادب، بویژه ادب منظـوم فارسی قرون میانه و بالاخص نظری داشت به آثار فردوسی و مولانا جلالالدین محمـد در مورد مقوله ای که در دنیای نوین تحت عنـوان مقـررات انسـاندوسـتانه جنـگ و یـا اخلاق جنگ مطرح است .