چکیده:
در این مقاله اهمیت اندیشه فلسفی ویتگنشتاین در جهت حمایت از رویکرد بعدی (dimensional) به طبقه بندی بیماری های روان پزشکی مورد بحث قرار می گیرد و به بعضی از ایده های اساسی وی مثل «شباهت خانوادگی»، «دستور زبان»، «بازی زبانی» و ارتباط آنها با مفهوم «بیماری روانی» در شاهکارش، «پژوهش های فلسفی»، اشاره می شود.
خلاصه ماشینی:
"فلسفه ویتگنشتاین و رویکرد بعدی به طبقهبندی بیماریهای روانپزشکی: یک طرح مقدماتی 70 دکتر کیومرث مکینژاد1 دانشگاه علوم پزشکی تهراندر این مقاله اهمیت اندیشه فلسفی ویتگنشتاین در جهت حمایت از رویکرد بعدی DIMENSIONAL به طبقهبندی بیماریهای روانپزشکی مورد بحث قرار میگیرد و به بعضی از ایدههای اساسی وی مثل«شباهت خانوادگی»،«دستور زبان»،«بازی زبانی»و ارتباط آنها با مفهوم«بیماری روانی»در شاهکارش،«پژوهشهای فلسفی»اشاره میشودمقدمه 71 لودویک ویتگنشتاین(1951 1889)یکی از بانفوذترین فلاسفه در اندیشه فلسفی قرن بیستم محسوب میشود.
اما علیرغم تحقیقات وسیع تا کنون برای عمده بیماریهای روانپزشکی چنین«ذاتی»به صورتی که بتوان هر کدام از آنها را به صورت یک بیماری مجزا با مرزهای طبیعی تعریف کرد پیدا نشده است(کندل و جبلنسکی،2003)و بعضی اوقات-مثلا در حوزه ژنتیک-تحقیقات جدید با«نتایج غیر منتظره»روبهرو شده است چنان که مناطقی از ژنوم که در رابطه با اختلال دو قطبی میباشند،با مناطق مرتبط با اختلال اسکیزوفرنی همپوشانی آشکار دارند...
» البته مهمترین دلیلی که برای این مسأله ذکر شده،نقص تحقیقات تجربی بوده است و هنوز نیز بیشتر محققان اعتقاد دارند که سرانجام بر اساس یافتههای تجربی و نه بر پایه نشانهها و علایم، بیماریهای روانپزشکی نیز همچون سایر بیماریها تعاریفی با مرزهای مشخص طبیعی خواهند داشت.
مصادیق مختلف هر گروه از اختلالات مذکور را میتوان به عنوان انواع بازیهای ذکر شده در نظر گرفت و به شباهت خانوادگی آنها توجه نمود،اگر چه شباهت در این مرحله آنقدر قابل توجه بوده است که قبلا در زیر یک نام مشترک قرار گرفتهاند."