چکیده:
تقابلهای زبانی یکی از مهمترین شاخصهای آفرینش معنا در هر نظام گفتمانی بشمار میرود. نگارندگان در این پژوهش، تقابلهای زبانی را مهمترین عامل آفرینش معنا در «روایت فریدون و ضحاک شاهنامه» میدانند و به این منظور، در این داستان، در تحلیلی نشانه- معناشناختی چگونگی شکلگیری معنا بر اساس تقابلها را بررسی میکنند. در این پژوهش، نشان خواهیم داد که تقابلها در چه سطحی و با چه کیفیتی، در شکلگیری نظام معنایی داستان ضحاک و فریدون موثر است. پس از بررسی ابعاد مختلف تقابلها در روایت، خواهیم دید که تقابلهای زبانی را که گفته پرداز بکار می برد، در حقیقت رمزی است بر بنیان فرهنگ و تاریخ و ارتباط مخاطب با ساختار روایی متن که مستلزم آگاهی او از بستر فرهنگی و تاریخی روایت است. دستاورد دیگر این پژوهش، نمایان ساختن چگونگی کارکرد تقابل شخصیتهای مهم روایت در روند شکل گیری آن است. کارکرد تقابلی شخصیتهای تاثیر گذار در روند داستان، به دو شکل نمود یافته است: در ارتباط با خود و در ارتباط با دیگر شخصیتها.
Linguistic oppositions are considered as one of the most significant features of meaning production in any discourse system. This study acknowledges the linguistic features to be the most important cause of meaning production in the “Narrative of Fereydoon and Zahak” in Shahnameh. To fulfill such a goal، the above mentioned study، through a semiotic analysis، sets out to consider the formation of meaning based upon the oppositions within the narratives. In this study، the researchers have demonstrated the fact that the oppostions have been influential to the extents of levels and qualities in the formulation of semantic system of the story entitled as Zahak and Fereydoon. Considering the different dimensions of such oppositions in narrative، it will turn out that the linguistic oppositions employed by discourse are in fact codes that are contigent upon culture and history.Reader’s link with narratological structure of a text entails their awareness of the cultural and historical context of a narrative. Another finding of this very research is the portrayal of how the function of main characters’ opposition operates within the narrative in its formation. Oppositional function of the influential characters within the process of story has been appeared in two ways: in relation to the themselves and to the others.
خلاصه ماشینی:
نظام تقابل های زبانی مهم ترین عامل شکل گیری معنا در روایت ضحاک و فریدون شاهنامه رضا رفایی قدیمی مشهد دانش جوی کارشناسی ارشد، دانش گاه فردوسی مشهد (نویسندۀ مسؤول ).
نگارندگان در این پژوهش ، تقابل های زبانی را مهـم تـرین عامـل آفـرینش معنا در «روایت فریدون و ضحاک شاهنامه » میدانند و به این منظـور، در ایـن داسـتان ، در تحلیلی نشانه - معناشناختی چگونگی شکل گیری معنا بر اساس تقابـل هـا را بررسـی میکنند.
پرسش های اصلی که نگارندگان در این پژوهش قصـد پاسـخ گـویی بـه آن دارنـد، عبارت است از: ١- نظام تقابل ها در چه سطوحی بر روند روایت تأثیر گذاشته است ؟ ٢- گفته پرداز در طول روایت چه رمزهای فرهنگی اجتمـاعی را در قالـب نشـانه هـای زبانی مجازی بکار برده است و کارکرد این نشانه ها چگونه برای مخاطب آشکار میشود؟ ٣- تقابل شخصیت های مختلف داستان چگونه بر روند آفریش معنا تأثیر گذاشته است و نشانه های زبانی بکار رفته از سوی گفته پرداز، چـه تـأثیری در ایـن رونـد داشـته است ؟ ٤- نقش تقابل های بکار رفته در روایت ، در شکل گیـری فضـای عـاطفی از سـوی گفته پرداز چیست ؟ 1 .
به این منظور، خرده گفتمان های تقابلی روایت فردوسـی در ایـن داسـتان ، بـه پنج بخش تقسیم شده است و چگونگی تأثیر این تقابل ها در آفرینش معنا بررسی میشود.
تقابل های زبانی بکار رفته توسط گفته پرداز، از گونۀ مجابی است و بار القایی نشانه های تقابلی روایت ، تأثیری مهم بر روند شکل گیـری معنـا دارد.