چکیده:
مواجهه و تداخل منافع روسیه و ایالات متحده آمریکا در عرصههای گوناگون بینالمللی، تنها منبعث از بسترها و خاستگاههای سیاسی نبوده و واجد ریشهها و علل «شناختی- هویتی» است. این پژوهش با مروری بر ویژگیهای هویتی و گفتمانی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا و فدراسیون روسیه، به بررسی ریشههای تقابل پرداخته و پس از تشریح روند بروز تنشهای هویتمدار در روابط دو کشور، مترصد پاسخ به این پرسش است که تشدید این تنشها چه تأثیراتی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گذارده است؟ در این پژوهش از نظریه الکساندر ونت و تأکید وی بر نقش نظام معنایی حاکم بر یک نظام سیاسی و نیز تأثیر زیرساختهای هویتی بر سامانه ترجیحات در سیاست خارجی کشورها بهره گرفته شده است. دادههای این پژوهش نیز با بهرهگیری از روش اسنادی و کتابخانهای گردآوری شده است.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با مروری بـر ویژگـیهـای هـویتی و گفتمـانی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا و فدراسیون روسیه ، به بررسی ریشه های تقابـل پرداخته و پس از تشریح روند بروز تنش های هویت مدار در روابط دو کشور، مترصد پاسخ به این پرسش است که تشدید این تنش ها چـه تـأثیراتی بـر سیاسـت خـارجی جمهوری اسلامی ایران گذارده است ؟ در این پژوهش از نظریه الکساندر ونت و تأکید وی بر نقش نظام معنایی حاکم بر یک نظام سیاسی و نیز تأثیر زیرساخت های هـویتی بر سامانه ترجیحات در سیاست خارجی کشورها بهره گرفته شده است .
در این مقاله بر آنیم تا با مروری بر خاستگاه هویتی و گفتمـانی سیاسـت خـارجی ایـالات متحده و روسیه به بررسی ریشه هـای تـنش در روابـط ایـن دو کشـور پرداختـه و بـا تشـریح روندشناسی تحول در بروز تنش های هویت مدار به تبیین تأثیرات این وضـعیت بـر اهـداف و منافع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شود.
اگـر در حافظه تاریخی و لایه های ادراکی و هویتی مردمان ایالات متحده ، انگاره هایی نظیـر «مانیفسـت سرنوشت »١ و تئوری توسعه گرای جکسون ترنر٢ وجود دارد که بقا و ارتقاء این سـرزمین را در گرو گسترش و توسعه آن میبیند و آن را نیز سرنوشتی محتـوم بـرای خـود تلقـی مـینمایـد (١٩٩٦ ,Stephanson)، مشاهده میشود که همین گفتمان با ادبیات مشابهی در حافظه تـاریخی مردمان سرزمین روسیه نیز مضمر بوده ، انگاره هـایی نظیـر «راه مخصـوص روسـیه »٣ را تولیـد نموده است که تجلی عینی آن را نیز میتوان در «وصـیت نامـه پتـر کبیـر»٤ بـه نظـاره نشسـت .