چکیده:
تأویل، واژهای پرکاربرد و تأثیرگذار در حوزه دینی است که کارکرد اصلی آن، راهیابی به حقیقت متون است. ملاصدرا در آثار متعدد خود، در مواجهه با متون دینی، ضمن تأکید بر منبع وحی، بحث تأویل را مطرح مینماید. مقاله حاضر، به روش اسنادی، توصیفی و تحلیل محتوا، به مفهوم شناسی تأویل در اندیشه ملاصدرا و بررسی جایگاه احادیث و چگونگی تأویل آن در مکتب عقلی این دانشمند میپردازد. نتیجه پژوهش مشخص میسازد که صدرالمتألهین بخشی از تالیفات خود را به بهرهگیری از روایات اختصاص داده و بر لزوم حفظ معنای ظاهری الفاظ و عدم تأویل آنها تأکید دارد، ولی با این حال، به دلیل این که قایل به وجود باطن برای سخنان معصومان: است، برای گذر از ظاهر و دستیابی به معنای باطنی، به تأویل احادیث میپردازد که ملاک و معیار اصلی وی در این کار، تهذیب نفس، طهارت باطن و سلوک شهودی است.
خلاصه ماشینی:
نتیجه پژوهش مشخص میسازد که صدرالمتألهین بخشی از تالیفات خود را به بهرهگیری از روایات اختصاص داده و بر لزوم حفظ معنای ظاهری الفاظ و عدم تأویل آنها تأکید دارد، ولی با این حال، به دلیل این که قایل به وجود باطن برای سخنان معصومان است، برای گذر از ظاهر و دستیابی به معنای باطنی، به تأویل احادیث میپردازد که ملاک و معیار اصلی وی در این کار، تهذیب نفس، طهارت باطن و سلوک شهودی است.
بر همین مبنا، ملاصدرا برای تلفیق نقل با براهین عقلی و فلسفی، سعی میکند معارف حق را به نحو اعلی و اتم با براهین و مبانی عقلی وفق داده و مضامین و حقایق متون دینی را به صورت برهان درآورد و در این راه، ناگزیر به تأویل برخی از آیات و روایات میپردازد که این پژوهش به بررسی مفهوم، نحوه و چگونگی تأویل احادیث در مکتب عقلی ملاصدرا میپردازد که با توجه به بدیع بودن موضوع پژوهش و عدم وجود سابقه تحقیق در خصوص تأویل احادیث در مکتب ملاصدرا و ابعاد این موضوع، ابتدا پس از بیان معنای تأویل، دیدگاه ملاصدرا تبیین خواهد شد.
3 صدرالمتألهین در چگونگی استناد به روایات، بر حفظ ظواهر الفاظ و عدم تأویل آنها و باقی ماندن بر معنای اولیهای که از ظواهر فهمیده میشود، تأکید دارد و رعایت نکردن این امر را، منجر به آسیب جدی بر اندیشۀ دینی میداند و بیان میکند، باید ظاهر قرآن و حدیث را بدون هیچ تأویل، و به همان صورت و هیئتی که وارد شده، حمل کرد و مسلمانان نیز باید، بر همان ظاهر وارد بر نبی و ائمۀ معصوم( اکتفا کنند، مگر این که از کسانی باشد که خداوند او را به خصوصیت کشف حقایق و معانی و اسرار و تأویل نایل کرده باشد.