چکیده:
پیشرفت اقتصادی جامعه از منظر آیات و روایات دستاورد برنامههای اسلام در اجرای احکام الهی است. دین اسلام ثروتمندی جامعه را از جمله نعمتهای خداوند بر انسانها معرفی کرده و مردم را برمی انگیزد که این نعمت را پاس دارند و از ایشان میخواهد که ثروت را در مسیری که به تکامل ایشان بینجامد بهکار گیرند. لکن باید توجه داشت که در منطق اسلام، پیشرفت اقتصادی هدف برتر نیست، بلکه هدف آن است که کلیه استعدادهای انسانی شکوفا گردد و از این رهگذر به سعادت ابدی دست یابد. پیشرفت اقتصادی تنها یکی از مقدمات دستیابی به این هدف والا است. آنچه از تدبر در آیات و تتبع در روایات به دست میآید آن است که اسلام در رشد اقتصادی مطلوب خود از ارکان عمومی پیشرفت غافل نبوده است. در این مقاله سعی شده با بهرهگیری از روششناسی تفسیر آیات و فقه الحدیث، آموزههای قرآن و حدیث در باب پیشرفت اقتصادی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"نمونه هایی از تعاریفی که به طور مشخص از پیشرفت و توسعه به معنای عام و یا به معنای اقتصادی آن ارائه شد عبارتند از: - فرایند بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی افراد جامعه (شایان مهر، ١٣٧٧ش ، ص٢٠٤) - بهبود و رشد و گسترش همه شرایط و جنبه های مادی و معنوی زندگی اجتماعی (پیشین ) - پیشرفت به سوی اهداف رفاهی نظیر کاهش فقر، بیکاری و نابرابری (پیشین ، ص١٨٢) - فرایندی است که طی آن تولید ناخالص ملی افزایش می یابد و فقر، نابرابری اقتصادی و بیکاری کاهش پیدا می کند و رفاه همگانی نسبی به وجود می آید و این امر از طریق سرمایه گذاری و تغییر و تحول در مبانی علمی – فنی تولید حاصل می شود.
توجه به دولت به عنوان یکی از ارکان توسعه اقتصادی ، به معنای نادیده گرفتن نقش مردم نیست ؛ بلکه از بررسی آیات و روایات درباره ارکان توسعه و پیشرفت اقتصادی ، روشن می شود که نصوص اسلامی ، برای مردم ، و به طور خاص بخش خصوصی ، نقشی اساسی قائل است و چون تحقق اهداف رشد اقتصادی ، از طریق شکوفایی استعدادهای فطری انسان و بروز توانمندی های درونی او حاصل می گردد اسلام همه فعالیت های اقتصادی مطلوب بخش خصوصی را به خود مردم واگذار کرده ، مشروط به این که منجر به زیان هایی نشود که ناشی از انحصار این فعالیت ها در دست بخش خصوصی است ."