چکیده:
پوتین و تفکرات وی در دوران بعد از جنگ سرد، تاثیرات بسیاری بر سیاست خارجی روسیه داشته است. هر چند پوتین به دنبال افزایش قدرت روسیه به مانند دوران جنگ سرد بوده، اما دریافته است که فضای جنگ سرد و ماهیت نظام بینالملل تغییر کرده است. از این رو، مولفههای گسترش نفوذ در زیر سیستمهای مختلف، ارتباط و همکاری با آمریکا، سیاست خارجی «انرژی محور» و واقعگرایی در سیاست خارجی روسیه، مورد توجه قرار گرفت. پس از روی کار آمدن پوتین و اتخاذ سیاستهای واقعگرایانه در اداره کشور و به خصوص ایدئولوژیزدایی از سیاست خارجی و تعریف جدید از منافع ملی و تصویب آیینهای جدید در ابعاد اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی، روسیه جایگاه جدید خود را در نظام بینالملل تعریف کرد. بر این اساس، بهترین گزینه برای روسها پرهیز از رقابت و تخصیص منابع و امکانات کشور در امر توسعه و بازسازی اقتصاد و گرفتن سهم مطلوب (و نه ایدهآل) در ساخت اقتصاد بینالملل از جمله اقتصاد انرژی، تجارت جهانی و کسب فناوری نوین بوده است. اوج سیاست واقعگرایانه پوتین در سیاست خارجی روسیه، بعد از حوادث 11 سپتامبر 2001 و به ویژه در مناسبات با آمریکا رخ داد. بازگشت دوباره پوتین به قدرت در سال 2012 میتواند روند جدیدی را در سیاست خارجی روسیه موجب گردد. این مقاله پس از مروری کوتاه بر سیاست خارجی روسیه در دوره نخست ریاست جمهوری پوتین به دنبال بررسی چشم انداز سیاست خارجی روسیه در دوره جدید است. از این رو، تغییر یا تداوم سیاست خارجی روسیه در دوره جدید ریاست جمهوری پوتین مورد توجه قرار خواهد گرفت.
خلاصه ماشینی:
در مورد موضوع افغانسـتان در سـال ٢٠٠١ رئـیس جمهـور روسـیه از جنگ آمریکا با طالبان به عنوان فرصتی برای ضـربه زدن بـه ژرفـای راهبـردی جریـان هـای تندرو اسلام گرای درون کشور و نیز در حوزه پیرامونی خود بهره جست و بـه صـراحت اعـلام کرد که «امریکا میتواند از فضای روسیه و کشورهای مستقل مشترکالمنافع برای جنـگ بـا تروریسم استفاده کند».
(کرمـی، ١٣٨٩: ١٨٥) موضوعات دیگر مانند مسائل گرجستان و داعیه های آن به عنوان داوطلـب عضویت در پیمان امنیتی ناتو، انقلاب رنگی در اوکراین مسائل مولداوی و کـوزوو و سـرانجام سپر دفاع موشکی در لهستان و چک از اهمیت و فوریت جدیتـری بـرای روسـیه برخـوردار بوده است ؛ زیرا امنیت ملی روسیه و منافع آنی و حیـاتی ایـن کشـور را در برداشـته اسـت و چون این مسائل در درون منطقه اولویت اول سیاست خارجی روسیه رخ میدهند با اتفاق هـا و رویدادهای مربوط به اولویت های دورتر تفاوت اساسی دارنـد.
روسیه در این مقطع و به ویژه در دو سال پایانی ریاست جمهوری پوتین از شریکی منفعل که واشنگتن پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آرزوی آن را داشت و این آرزو در دوره یلتسین نیز تا حدودی با حضور سیاستمداران غرب گرای این کشور محقـق شـده بـود بـه مخالف سرسخت تبدیل شد که با تحکیم روابط خود با چین ، خاورمیانه و آمریکای جنوبی، درصدد به چالش کشیدن برتری آمریکا بود.
Wayne, Madsen (2012), "Third Putin Term Poses New Foreign Policy Challenges for Russia and Eurasia", Strategic Culture Foundation, Available at:http://www.