چکیده:
از منظر ژان بودریار، رویکرد پساتجدد با غلبۀ رمزگان، نشانه ها و جایگزین کردن مصرف به جای تولید، در فضای زندگی روزمره، روندی را آغاز کرده که در پی آن، نه تنها شعار فردیت انسان معاصر و ایجاد فرصت برای عرضۀ خواستهای او محقق نشده است، بلکه در این فضای اشباع شده از نشانههای رسانهای، هنر، سیاست، مذهب و اقتصاد، واقعیت بیرونی خود را به عنوان حوزههایی مجزا و انضمامی، از دست دادهاند و با مفهوم سوژه در افق غلبۀ رسانه، محو و ناپدید شدهاند.این رویکرد به زعم بودریار در قالب بازی و با استفاده از مفهوم عام هنر شکل گرفته است. با این تفاوت که دیگر هنر به شاخصهای مجزا از سیاست، مذهب و اقتصاد، اطلاق نمیشود، هنر در معنایی عام، به شیوه و روشی استحاله مییابد که در پرتو آن، زشت و زیبا، خوب و بد و درست و نادرست از مراجع خود؛ یعنی اخلاق، دین، اقتصاد و اثر هنری، رخت بربسته، همراه سوژه در انتهای مسیر، از بین میروند.
خلاصه ماشینی:
نسبت میان پایان هنر و پایان انسان از دیدگاه ژان بودریار سهیلا منصوریان (نویسندة مسئول ) امیر نصری چکیده از منظر ژان بودریار، رویکرد پساتجدد با غلبۀ رمزگان ، نشانه ها و جایگزین کردن مصرف به جای تولید، در فضای زندگی روزمره ، روندی را آغاز کرده که در پی آن ، نه تنها شعار فردیت انسان معاصر و ایجاد فرصت برای عرضۀ خواست های او محقق نشده است ، بلکه در این فضای اشباع شده از نشانه های رسانه ای، هنر، سیاست ، مذهب و اقتصاد، واقعیت بیرونی خود را به عنوان حوزه هایی مجزا و انضمامی، از دست داده اند و با مفهوم سوژه در افق غلبۀ رسانه ، محو و ناپدید شده اند.
Baudrillard) یا «چگونگی گذراندن آن » از اصل مفهوم سادة خود فاصله میگیرد، و به رمزگانی ٣ بدل میشوند که در فضایی بیکران و سرگردان و بیبازگشت جریان مییابند و به طور کلی چگونه نظام تعین بخش نشانه ها٤ در مقام دال و مـدلول بـه نظام عدم تعین یا عدم حتمیت ٥ رمزگان بدل میشوند؟ همۀ این سوال های فرعی در ادامۀ سـوال اصـلی این مقاله است که انسان از کجا و از چه زمانی وارد این بازی شده است ؟ بازیای که در آن همـۀ پـیش بینیهای اندیشۀ مارکس با محوریت تولید، جای خودشان را به مفهوم مصرف در مقام ضرورتی فرهنگی و زیستی و البته در قالب نشانه هایی میدهند که در طی آن خود انسان نیز به مصـرف مـیرسـد؟ بـرای بررسی این مسئله ، به آرای ژان بودریار میپردازیم که بیش از همه درگیر این پرسش بوده است ، و از این طریق ، زاویه ای برای بحث از نسبت جدالی (دیالکتیکی) میان انسان و هنر٦ در دوران معاصر میگشـایم .