چکیده:
حقوق بشر سخن به میان می آید. شاید این نسبیت « نسبیت » امروزه بهسادگی از ناخواسته باشد، اما چنین رویکردی معلول نگاه وضعی به حقوق بشر است. حقوق بشر معاصر ازآنرو که مرزی سلیم و صحیح بین حقوق بشر با حقوق شهروندی نگذارده است، لاجرم در دام نسبیتی افتاده که مخالف هدف اولیه و جهانشمولی او بوده است. این نقض غرض که در وادی تفسیر اسناد بین المللی، راه را بر هر نوع نسبیتی باز میکند، مفروض نوشتار حاضر است. لذا فرضیه نگارنده این است که حقوق بشر به فرض نسبیت نمیتواند جهانشمول باشد. برای این منظور، نوشتار حاضر به تأسیس حقوقی جهانشمول مبتنی بر به رسمیت شناختن نوعی انسانشناسی از حقوق بشر میل میکند که در آن در هر عصر و شهری، طبیعت آدمی، بنیان و جوهر حقوق او تلقی میشود
خلاصه ماشینی:
بنابراین، پرسش اصلی این نوشتار این است که با توجه به این مفروض که حقوق بشر، مبتنی بر طبیعت انسان است، این حقوق در اسلام، مبتنی بر چه جوهر بنیادینی میتواند باشد و آیا اساساً حقوق بشر مطلق است یا نسبیتپذیر؟ به تبع آن سؤالات دیگری مطرح است که آیا نظریههای موجود حقوق بشر، نسبیتپذیر هستند؟ ماهیت و ویژگیهای جوهر بنیادین انسان چیست؟ پایه مشترک نظریههای مطرح در این زمینه چیست؟ و همچنین، ربط حقوق بشر با حقوق شهروندی چیست و چه تأثیری دارد؟ تعاریفی در خصوص حقوق بشر ذکر شده است: «حقوقی که بهصورت خاص، متعلق به هر فرد و ناظر به جوهر و هستی انسانی است» (Encyclopedia Britannica, 2011).
2- عقل و قانون طبیعی: در مکتب «حقوق طبیعی مدرن»، «عقل» جایگزین «طبیعت» شده است و حقوق طبیعی را ناشی از «عقل» میدانند یعنی «عقل» انسان، پایگاه قانون طبیعی انسان و خاستگاه حقوق انسانی اوست که به مثابه قانون طبیعی برای دستیابی به حقوق طبیعی انسان عمل میکند و وسیلة سنجش کاستیها یا فزونیهاست و درنهایت، نقش حقیقیاش، ایجاد تعادل بین قوانین طبیعی انسان است (Metral-stiker, 2002: 189) یعنی در مرکز «طبع» و «غریزه» و «فطرت» قرار دارد و برای برقراری تعادل و هماهنگی آنها عمل میکند، به این صورت که با گذر از مجموعة خطرات، انسان را به سوی قوانینی اخلاقی هدایت میکند که همان قوانین طبیعی است (Kant, 2003: 126) و حقوق بشر به دلیل اینکه مکشوف عقل است، حقوق طبیعی است (هابز،1380: 161) و درک آن امری تجربی است نه با استناد به اصل کلی متافیزیکی (Hume, 1975: 174).
(1796-1797), Fondement du droit naturel selon les principes de la doctrine de la science, présentation, traduction et nites par Alain Renaul, Paris: PUF, 1984.