چکیده:
در این مقاله تلاش شده تا به اهمیت مذهب در یک کشور اسلامی در جهت پیگیری اهداف توسعه و رعایت توازن و تعادل در برنامهریزیهای مربوط به آن پرداخته شود. در عین حال با استفاده از رهیافت سیاست سازشی، طرح این فرضیه که «ترتیببندی و اولویتگذاری متناسب و متوازن در اهداف توسعه، با توجه به مقولههای فرهنگی نظیر مذهب، شرط لازم و ضروری در جهت تحقق و توسعه اقتصادی میباشد»، اولویت تغییرات بنیادین و فلسفی در قالب فرهنگ توسعهی نهفته در مذهب مشخص شده و توازن مطلوب با توجه به شاخصهای فرهنگی و اجتماعی دین اسلام در تجربه موفق مالزی نشان داده شده است. در واقع آگاهی موثر سیاستگذاران مالزیایی از سنتهای مطلوب فرهنگی در چارچوب مذهب، زمینه ساز ارتقای سطح فکری جامعه و شکلگیری فرهنگ مطلوب توسعه گردیده است.
International Relations (IR) obtained a rigid image of security institutions in the Cold War era. This image, of course, stemmed from the security and ideological equations in the divided world between two main blocks so-called the West and the East. Shifting from the rationalist perspective to the Reflectivity one, IR theorization after the Cold War developed the study of the security institutions. In the context of the Post-cold War era, one can consider the security institutions from the Rationalist/ reflectivity perspectives based on a theoretical synthesis including Neoliberal Institutionalism, Defensive Realism, English School, Constructivism and Copenhagen School. In this article, authors attempt to apply the five concepts of interests, threat perceptions, society, identity and urgency from the aforementioned theories respectively on the amount of explication entity of security institutions after the Cold War.
خلاصه ماشینی:
"٢-پذیرش فرهنگ رقابت سالم و سازنده به جای ایجاد اختلال در فعالیت دیگران از طریق عملیاتی سازی مفهوم رقابت در حوزه های مختلف از جمله عرصه برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان در اقتصاد ملی در قالب مبارزه با عقب ماندگی و حرکت به سمت پیشرفت در اندیشه اسلامی امروز اعتقاد عمومی در داخل و خارج کشور مالزی بر این است که ، مالزی ظرفیت و قابلیت این را دارد که همواره به عنوان یک کشور در حال پیشرفت و مترقی و قدرتمند باقی بماند، مشروط بر این که همبستگی، وحدت و ثبات سیاسی خود را به دور از هیاهو و جنجال های سیاسی بیحاصل که خاص کشورهای عقب افتاده میباشد، حفظ نماید و در عین حال میدانند که برای رشد و توسعه ی پایدار و برای حضور در بازارهای جهانی و رقابت با دیگران در یک دنیای پیچیده و رقابتی، مدیران شرکت های دولتی و خصوصی و سیاست مداران حال و آینده و برنامه ریزان اقتصادی و تجاری کشور، از دانش ، تجربه و توانایی بینش ، شناخت بین المللی، هوش و ذکاوت بالایی باید برخوردار باشند و در عین حال باید افرادی دقیق ، متین ، برنامه ریز و آینده نگر بوده و حرکاتی توأم با آرامش و وقار داشته باشند (محمد، ١٣٨٢ : ٧٥ – ٣٧)."