چکیده:
به موازات پیدایش عصر علم و گسترش نگرش های تجربی به جهان، باورهای دینی همواره مورد هجمه و طرد تجربه گرایان بوده است. پیش روی این جهان بینی افراطی با ظهور مکتب پوزیتویسم منطقی در فلسفه علم به دعوی بی معنایی باورهای دینی انجامید. در چنین فضایی که دست یابی به محملی برای گفت وگو میان مکتب های تجربه گرا و معتقدان دینی دور از انتظار می نمود، آنتونی فلو با معرفی معیار ابطال پذیری به عنوان شرط معناداری باورهای دینی، چالشی را مطرح کرد که به بحثی پرشور میان تجربه گرایان و معتقدان به ادیان انجامید. چالش فلو بارها تجدید چاپ شد و واکنش های موافق و مخالف متعددی را برانگیخت که بیشتر در کوتاهی و ابهام نوشتار فلو ریشه داشت. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن واکاوی واکنش های پیش گفته، تحلیلی تفصیلی از چالش فلو صورت دهد و بینش مهم نهفته در آن را آشکار سازد؛ بینشی که نه تنها از ارزش های دینی چیزی نمی کاهد، بلکه بنیادی برای روشنگری مدعای باورهای دینی و سرآغازی برای گام نهادن در قلمرو زبان دین است.
Since the age of science emerged and empirical views of the world were developed، religious beliefs have been under attack by empiricists. With the emergence of logical positivism in the philosophy of science، this radical worldview led to the claim that religious beliefs are meaningless. In such a context where it seemed unexpected for there to be a dialogue between empiricists and religious believers، Anthony Flew introduced the criterion of falsifiability as the condition for the meaningfulness of religious beliefs، and this led to a heated debate between empiricists and religious believers. Flew’s Challenge was frequently reprinted and gave rise to many positive and negative reactions rooted in the brevity and ambiguity of Flew’s writing. In this paper، we examine such reactions to Flew’s view and then provide a detailed analysis of his challenge، unveiling the significant insight lurking in it; an insight that not only does not degrade religious values، but provides a foundation to elucidate religious beliefs and issues concerning the language of the religion.
خلاصه ماشینی:
بدین ترتیب ، فلو معیار ابطالپذیری را به عنوان شرط معناداری ١ باورهای دینی معرفی میکند و چالش خود را با پرسشی رقم میزند که دست کم خبرگان دینی (Sophisticated Religious People) باید به آن پاسخ گویند: «چه چیزی باید روی دهد یا روی داده است که شـما آن را [نـه فقط بنابر وسوسه ای از سر اخلاق و به خطا، بلکه بنابر حقی منطقی و به درستی] سبب ابطال 2 (disproof) عشق یا موجودیت خداوند به شمار میآورید؟» (٩٩-٩٦ :١٩٥٥ ,Flew).
توجه به عبارت های پایانی چالش او نشان میدهد که وی معناداری مدعیات دینـی را در گـرو آن میداند که رویداد ممکنی وجود داشته باشد که آنها را به لحاظ منطقی ابطال کند و فلو این امر را به عنوان ملاک معناداری مطرح کرده است (٩٠-٨٩ :١٩٦٩ ,Heimbeck).
٢. تحلیل چالش فلو البته در مقدمات چالش فلو هیچ نشانی از «تجربی »بودن ابطال به چشم نمیخورد و حتـی دقیقا برعکس ، توجه به این مقدمات مؤیـد آن اسـت کـه فلـو در پـی چیـزی اسـت کـه ناسازگاری منطقی با یک مدعا داشته باشد، ولـی پـس از آن و در انتهـای مقالـه ، فلـو از جست وجوی «رویدادی قابل تصور» (Conceivable event) سخن میگویـد تـا مـدعیات دینی را رد کند و سپس ، پرسش اصلی خود را بدین نحو مطرح میکند: «چه چیزی باید روی دهد یا روی داده است کـه شـما آن را [نـه فقـط بنـابر وسوسـه ای از سـر اخـلاق و به خطا، بلکه افزون بر آن، بنابر حقی منطقی و به درستی ] سبب ابطال عشق یا موجودیـت خداونـد بـه شـمار میآوریـد؟» (٩٩-٩٨ :١٩٥٥ ,Flew).