چکیده:
هدف: در حال حاضر اختلال های مصرف مواد و پیامدهای ناخوشایند ناشی از آن یکی از مهم ترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می رود. این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر الگوی لوینسون و ماتریکس در بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد انجام گرفت.روش: روش پژوهش، از نوع شبه آزمایشی و حجم نمونه شامل 45 مرد وابسته به مواد بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش1 (15نفر)، آزمایش2 (15نفر) و گواه (15نفر) گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف فرم کوتاه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از موثر بودن هر دو روش در ارتقای نمرات بهزیستی روان شناختی داشت (001/ 0> p). پس ازدوماه پیگیری نیز نتایج حاکی از پایدار بودن نتایج مداخله در گروه های آزمایش داشت.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت برنامه مداخله الگوی لوینسون موثرتر از روش ماتریکس بوده است. بنابراین توصیه می شود روان شناسان و مشاوران شاغل در مراکز درمان سوءمصرف مواد از روش الگوی لوینسون به جای روش درمانی ماتریکس و در کنار درمان دارویی و رفع علائم جسمانی جهت افزایش بهزیستی روان شناختی استفاده کنند.
Objective:At present، substance use disorders and its unpleasant consequences are among the major public health problems around the world. This study aimed to compare the effectiveness of treatments based on Levinson and Matrix's models in the psychological well-being of drug dependent people.
Method: A quasi-experimental research design was employed for the conduct of this study. The sample size consisted of 45 male substance abusers who were selected via convenience sampling and were then randomly assigned three groups، i.e. experimental group one (n = 15(، experimental group two (n = 15(، and control group (n = 15). For data collection purposes، Ryff Scales of Psychological Well-Being (short-form) was used in pre-test، post-test، and follow-up stages.
Results: The results proved the effectiveness of both methods in promoting the psychological well-being scores (P < .001). After two months of follow-up، the stability of the results in the experimental groups was proved.
Conclusion: According to the obtained results، it can be concluded that Levinson's Intervention Program has been more effective than Matrix's. Thus، it is recommended that psychologists and counselors working in substance abuse treatment centers use Levinson's Intervention Program rather than Matrix's treatment method in addition to using medication for the improvement of physical symptoms to psychological well-being.
خلاصه ماشینی:
"جدول ٥: نتایج آزمون لون برای بررسی برابری واریانس های خطا در پس آزمون بهزیستی روان شناختی متغیرها آماره F درجه آزادی بین گروهی درجه آزادی درون گروهی معنیداری استقلال ٠/٣٩ ٢ 0/67 42 تسلط بر محیط ٠/٥٣ ٢ 0/59 42 رشد خود ٠/٨٠ ٢ 0/45 42 ارتباط مثبت با دیگران 2 0/03 0/97 42 هدفمندی در زندگی 2 3/27 0/051 42 پذیرش خود ٣/٢٦ ٢ 0/053 42 بهزیستی روان شناختی کل 2 2/9 0/07 42 همانگونه که در جدول ٥ مشــاهده میشــود این پیش فرض در تمام مولفه ها برقرار اســت (٠٠٥lt;P).
جدول ٨: نتایج آزمون لون برای بررسی برابری واریانس های خطا / در پیگیری بهزیستی روان شناختی درجه آزادی بین / متغیرها آماره F درجه آزادی درون گروهی معنیداری گروهی استقلال ٠/٤١ ٢ 0/69 42 تسلط بر محیط ٠/٥٧ ٢ 0/61 42 رشد خود ٠/٧٦ ٢ 0/43 42 ارتباط مثبت با دیگران 2 0/05 0/85 42 هدفمندی در زندگی 2 4/02 0/06 42 پذیرش خود ٣/١٥ ٢ 0/056 42 بهزیستی روان شناختی کل 2 2/46 0/078 42 همانگونه که در جدول فوق مشـاهده میشـود این پیش فرض در تمام مولفه ها برقرار است (٠٠٥lt;P).
/ بحث و نتیجه گیری هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر الگوی لوینسون و ماتریکس در بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد بود که فرض پژوهش مبنی بر اینکه بین آموزش / بر اســاس الگوی لوینســون و روش درمانی ماتریکس در افزایش بهزیســتی روان شــناختی تفاوت وجود دارد مورد تأیید قرار گرفت ."