چکیده:
مقدمه: افسردگی و اضطراب از عوامل موثر در افزایش قند خون هستند. استفاده از مداخلات روان شناختی از راه های مناسب و کم هزینه برای کنترل این عوامل است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روش پسخوراند زیستی – تن آرامی بر افسردگی، اضطراب و قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع۱ بود.روش: در این پژوهش که به روش تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون وگروه کنترل با گمارش تصافی انجام شد، گروه نمونه از میان بیماران مراجعه کننده به مرکز سلامت شهر کلار واقع در اقلیم کردستان کشور عراق انتخاب شدند. از میان پرونده های موجود۳۱ زن و مرد داوطلب ۲۵-۴۵ ساله به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار داده شدند و به پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) و پرسشنامه اضطراب اشپیلبرگر(STIA) پاسخ دادند و نمره آزمایشHba1c آنها ثبت شد. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت۸ هفته تحت درمان با روش پسخواند زیستی - تن آرامی قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل در این مدت درمان قبلی خود را بدون تغییر دریافت کردند. سپس آزمودنی های هردو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، تحلیل واریانس و تحلیل کوواریانس استفاده شد.یافتهها: در پس آزمون میانگین افسردگی دو گروه تفاوت معناداری با پیش آزمون نداشت (۸۰۵\۰p=) اما میانگین اضطراب آشکار (۰۰۱\۰p=) اضطراب پنهان(۰۰۵\۰p=) و قند خون(۰۰۰\۰p=) گروه مداخله در پس آزمون به طور معناداری کاهش یافته بود.نتیجه گیری: روش پسخوراند زیستی تن آرامی باعث کاهش اضطراب و قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع یک می شود اما تاثیری بر افسردگی آنها ندارد.
خلاصه ماشینی:
"درمرور پژوهش های انجام شده در ایران نیز اگرچه پژوهش های نزدیک حاکی از اثر بخشی این مداخله برای بیماران مبتلا به دیابت است [18 و19] با این حال مواردی که به طور مستقیم به اثربخشی تلفیق دو روش پسخوراند زیستی و تن آرامی بر افسردگی، اضطراب و قند خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع یک بپردازد، در منابع و مدارک معتبر علمی در دسترس یافت نشد.
در تبیین این یافته می توان به این امر اشاره کرد که از آنجا که هرگونه تجربه اضطراب با علایم بدنی در ارتباط مستقیم بوده و پسخوراند زیستی تکنیکی برای مهار این علایم است و از سوی دیگر آموزش تن آرامی نیز به نوبه خود اثرات جسمی عکس اثرات برانگیختگی ایجاد می کند (کند کردن ضربان قلب ، افزایش جریان خون محیطی و ایجاد ثبات عصبی عضلانی) مداخله انجام شده در کاهش اضطراب بیماران گروه آزمایش مؤثر بوده است.
چرا که اضطراب فشار خون و قند خون را به عنوان بخشی از پاسخ سازگارانه به استرستحت تأثیر قرار می دهد و این اثر در بیماران مبتلا به اختلالات متابولیک شدیدتر است[۱۸] از سوی دیگر هیجانات منفی می توانند با ایجاد و تشدید تغییرات رفتاری، موجب عدم پایبندی بیماران به رژیم های درمانی– مراقبتی شده ، به شکل غیرمستقیم بر میزان قندخون تأثیر بگذارند، درحالی که مداخلات میتنی بر تقویت خورگردانی همچون پسخوراندزیستی- تن آرامی، باعث بهبود پابندی بیشتر آنها به درمان می شود و این امر نیز به نوبه خود به کنترل قندخون در سطح ایمن کمک می کند."