چکیده:
اعاده حیثیت، تاسیس جزایی است که مقنن برای تسهیل جامعهپذیری محکومین، تدبیر و مقرر نموده تا امکان قانونی برای بهرهمندی مجدد از حقوق اجتماعی برای آنها فراهم آید. این تاسیس، دارای شرایطی است که در مقاطع گوناگون قانونگذاری دست خوش تغییرات بوده و آخرین مراتب تغییر در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 اعمال گردیده است. در قانون اخیر، برخی حقوق اجتماعی به طور دائم از محکومین، سلب گردیده که به نظر می رسد این امر، با هدف مورد نظر در اعاده حیثیت، در تضاد باشد. بررسی سیر تحولات تقنینی ایران در خصوص شرایط و آثار نهاد «اعاده حیثیت»، موضوع پژوهش حاضر است.
Rehabilitation is a criminal establishment of the legislator which ordains to facilitate the socialization of convicts so that the legal possibility for re-utilization of social rights of convicts to be provided. This establishment has certain conditions that have been changed in various legislative stages and the last stage of change was adopted in the Islamic Penal Code of 1392. In recent act، some social rights are permanently deprived from convicts، which seem to be in conflict with the desired purpose of rehabilitation. Investigation of the evolution of legislation in Iran regarding the circumstances and consequences of the rehabilitation is the subject of this study.
خلاصه ماشینی:
ایـن نهاد سبب میشود که فرد پس از تحمل مجازات و یا شمول مرور زمان بعد از گذشـت مهلـت هـای قانونی، حیثیت از دست رفته خود را که با ثبت در سجل کیفری منجـر بـه محرومیـت او از حقـوق اجتماعی شده است بازیابد و دوباره از این حقوق اجتماعی بهره مند گردد.
اثر اعاده حیثیت این بود کـه رأسـا باعـث زوال کلیـه آثـار تبعی محکومیت جزایی می گردید ولـی در مـورد مجـازات هـای تکمیلـی و اقـدامات تـأمینی اعـاده حیثیت وقتی صورت می گرفت که مطـابق تبصـره ١ از مـاده ٥٧ قـانون مـذکور، اجـرای آن انجـام پذیرفته یا آنکه مشمول مرور زمان شده باشد و در مورد گذشت شـاکی در جـرائم قابـل گذشـت از 1 زمان گذشت شاکی و توقف اجرای مجازات ، محکوم علیه به اعاده حیثیت نائل می آمد.
١. محکومیت های مشمول اعاده حیثیت با توجه به ماده ٦٢ مکرر به نظر می رسید فقط پاره ای از محکومیت هـا بـه سـلب حقـوق اجتمـاعی محکوم علیه منجر گردد که عبارت بودند از: ١- محکومیت به قطع عضو در جرایم مستوجب حد: که منحصر بـه دو مـورد بـود اولـی - قطـع دست راست و پای چپ که یکی از مجازات های چهارگانه محاربه و افساد فـی الارض بـود و دومـی - قطع انگشتان دست راست و پای چپ در جرم سرقت که محکوم را به مدت پنج سال پس از اجرای حکم از حقوق اجتماعی محروم می کرد و پس از انقضای این مدت شخص به اعاده حیثیت نائل می آمد.