خلاصه ماشینی:
"اکنون سالیانی، به درازای رنج انسان،از ماجرای شکوهمند غیبت میگذرد،و این انسان متحیر مظلوم است که در متن«غیبت»ایستاده است،اما در آن سوی ازلی دیدار،هرچه هست،آشکار گی و«شهادت»است.
پس به راستی انسان است که در غیبت میزید و منتظر حقیقی همان است که دیدگاه محجوب،غایبش میپندارند.
پس در این معرکه بیامان حجابهای هزار تو،انسان سرگشته اما امیدوار آخر الزمان-به هر آیین و ملتی که هست- به شرط برخورداری از قدم صدق و قکرت صادق، خردمندی و فرزانگی،آگاهی،فهم درست و درک روشن و بیدار،میتواند حجابهای غیبت از خود را با دستان طلب و بصیرت به کنار زند و گروه اندک منتظران حقیقی را پرشمار کند.
پس به ماجرای انتظار میتوان به مثابه سوژهای برای تعالی انسان نگریست.
اینک نوبت آن است که سری بزنیم به خانه چشم به راهان؛همانان که فارغ از حجاب،میزیند و بر این باورند که جهان،پیش و بیش از هر چیز به ایمان و امید نیازمند است؛امید رهایی."