خلاصه ماشینی:
"(40)درحقیقت،خوارج،آنگاه که قائل به وجوب اجرای احکام شریعت بدون وجود خلافتاند،دچار تناقض میشوند،با توجه به اینکه اجرایشریعت امکان ندارد بدون وجود قوه و سلطه شرعی که به اجرای احکام شریعت ملتزم باشد،و مردم را نیز به احترام آن ملزم نماید(41) 14-ترجیح وجوب برپائی حکومت اسلامی: در نظر ما،همه دلایل خوارج،چه آنهائیکه ضد وجوب حکومت اسلامی(خلافت شرعی)بعنوان یک نوع خاصی از نظامهای حکومتی،و چه آنهائی که علیه همه انواع نظامهای حکومتی اقامه شده،باطل است.
16-اندیشه نخست:هیچگونه سندی برای وجوب خلافت،نه در عقل و نه در شرع وجود ندارد: شیخ عبد الرزاق ادعا میکند که اجماعی که مورد استناد اهل سنت مبنی بر وجوب خلافت است،حاصل نشده و وجود نداشته استحجت او در این گفته،اینستکه اگر ما خلفای راشدین را مستثنی قرار دهیم،میبینیم که خلافت همیشه بر پایه زور استوار بوده است.
همچنین ایشان(عبد الرزاق)،در خصوص عقل که مورد استناد معتزله در گفتار خود نسبتبه وجوب خلافت،میگوید عقل مستلزم برپائی حکومت منظمی از هر نوع است اما نمیتوان به آن استناد کرد برای اثبات نوع خاصیاز نظامهای حکومتی،که همان نظام خلافت یا حکومت اسلامی.
پس،چگونه شیخ تفسیر خواهد کرد ظواهر سلطه حکومتی را که توسط پیامبر(ص) در زندگی خویش معمول داشتهاست؟یک تفسیر وجود دارد که همانا پیامبر،این نظامها را برقرار کرده بعنوان رئیس دولت و حاکم دنیوی(زمانی)است؛و این تفسیراز نظر شیخ عبد الرزاق مردود است زیرا آنرا خارج از چارچوب پیام پیامبر میداند.
شیخ علی میافزاید که خلفای مستبد کمک کردند به انتشار این اندیشه غلط که میگوید دین خلافت را واجب کرده است،تا سیطره (به تصویر صفحه مراجعه شود)و تسلط خود را بر مردم و حکومت اسلامی محکم نمایند."