چکیده:
تامل و تفكر در معارف قرآن كريم، اين نكته را بيان مي كند كه منبع و منشا آن لازم است از وجودي برتر از ماده سرچشمه بگيرد. عده اي از خاورشناسان به تشكيك در اصل منبع آن پرداخته اند. نقل و عقل سليم، وجود هرگونه منبع و منشايي جز وحي را براي قرآن كريم نمي پذيرد و منابعي چون نبوغ شخصي پيامبر(ص)، ضمير ناخود آگاه، صرع و هيستري و غليانات رواني پيامبر(ص) را رد و نفي مي كند؛ چه متن كلام الهي بيانگر نزول آن از ناحيه وحي است و منكران را به هماوردي و آوردن مثل آن دعوت مي نمايد. پژوهش حاضر در نظر دارد تا با بهر ه گيري از واقعيت هاي موجود، تاريخي و نقلي و به هدف تجزيه و تحليل ديدگاه هاي اين گروه از خاورشناسان درباره منبع قرآن به بررسي و نقد آرا آنان بپردارد.
خلاصه ماشینی:
نقل و عقل سلیم، وجود هرگونه منبع و منشأیی جز وحی را برای قرآن کریم نمیپذیرد و منابعی چون نبوغ شخصی پیامبر(، ضمیر ناخود آگاه، صرع و هیستری و غلیانات روانی پيامبر( را رد و نفی میکند؛ چه متن کلام الهی بیانگر نزول آن از ناحیه وحی است و منکران را به هماوردی و آوردن مثل آن دعوت مینماید.
برخی دیگر از خاورشناسان برای اثبات ادعای خود، منکر ارتباط پیامبران ـ نه فقط شخص پیامبر( ـ با خدا نبودهاند، ولی معتقد بودهاند که دیدگاههای عقلی و تراوشات ذهنی آنان در رساندن معارف کتب خود به دیگران تأثیرگذار بوده است وات در اینباره مینویسد: پیامبران بدون تردید در گفتارشان در مورد رفتار اخلاقی و پرستش نادرست، مُلهم از جانب خداوند بودند، با این حال، مقداری از شخصیت خود پیامبران و دیدگاه عقلی آنان نیز در گفتههایشان راه مییافت (مونتگری وات، حقیقت دینی در عصر ما، 1379: 60)؛ لذا این گروه از خاورشناسان، پیامبران، به ویژه پیامبر اکرم( را سیاستمداری نابغه میدانند که برای رسیدن به اهداف جاهطلبانه خود، به دروغ ادعای ارتباط وحیانی با خدا میکردند تا نظر مردم را به خود جلب کنند و از این طریق بر آنها سروری نمایند (مونتگری وات، پیامبر سیاستمدار، 1344: 290).
منظور وات و این دست از مستشرقان این است که پیامبر( بر اثر افکار صحیح، اعتقاد به خدا و تهذیب نفس به مرتبهای میرسد که شخصی را در برابر خود مجسم دیده و او را فرشتهای در نظر میگیرد که از عالم ماورای طبیعت برای او پیامهایی ارسال میکند (موسویمقدم، «نقد دیدگاه ویلیام مونتگری وات پیرامون وحی»، قرآنپژوهی خاورشناسان، 1391: 13/ 115)؛ به عبارتي دیگر، انسان داراي دو شخصيت است؛ شخصيت ظاهري كه در چارچوب حواسّ پنجگانه اداره ميشود و شخصيت باطني.