چکیده:
تحول در علوم انسانی در جوامع اسلامی نیازمند تحولات روش شناختی در جهت تولید و یا کشف نظریه های اسلامی است . برغم این اهمیت هنوز یک روش شناسی کامل به خصوص برای استخراج نظریه های اجتماعی قرآن کریم از سوی اندیشمندان اسلامی ارائه نشده است . هرکدام از روش های موجود دارای مزیت ها و کاستیهایی است . به همین دلیل استفاده از ظرفیت های مثبت هرکدام از روش های موجود ضرورتی انکارناپذیر است . در باب روش شناسی فهم قرآن ، شهید سیدمحمدباقر صدر و توشیهیکو ایزوتسو، دیدگاه های بدیعی را مطرح ساخته اند. ایزوتسو با طرح مباحث معناشناسی نوین در ارتباط با فهم نصوص دینی افق های جدیدی در باب فهم و تفسیر قرآن گشود. شهید صدر نیز با بنیان نهادن فقه نظریات و طرح روش ش اسی مو ضوعی یا واقع گرا، زمینه تحول اساسی نه تنها در روش شناسی فهم قرآن بلکه در علوم انسانی در کلیت آن ایجاد کرده است . دیدگاه این دو متفکر به تنهایی دچار کاســتیهایی اســت ؛ اما مباحث آن ها به طرز جالب توجهی همدیگر را تکمیل میکند. این مقاله با روش مقایسـه ای متوازن پیوسـته و با ترکیب نظریات شـهید صـدر و ایزوتسـو، الگویی روش شـناختی کارآمدتری در زمینه اکتشاف نظریه قرآن ارائه میکند.
خلاصه ماشینی:
شهید صدر نیز با بنیان نهادن فقه نظریات و طرح روش ش اسی مو ضوعی یا واقع گرا، زمینه تحول اساسی نه تنها در روش شناسی فهم قرآن بلکه در علوم انسانی در کلیت آن ایجاد کرده است .
با وجود این که سنت تفسیر قدمتی به درازای تاریخ اسلام دارد اما هنوز فهم قرآن فاقد منهج و روش شناسی مدون است ؛ به طوری که میتوان گفت به تعداد مفسران و قرآن پژوهان ، شیوه های تحقیق در قرآن تنوع و گوناگونی میپذیرد(رشاد، ١٣٨٨، ص ٢٦١).
با توجه به ضرورت های یادشده ، این نوشتار در صدد است تا با استفاده از ظرفیت های روش شناختی شهید صدر و ایزوتسو الگویی برای فهم و کشف نظریه قرآن صورت بندی نماید.
هم مطالعه همزمانی و هم مطالعه درزمانی برای کشــف نظریه یا جهان بینی معناشــناختی قرآن اهمیت دارد و این دو رویکرد به نوعی همدیگر را تکمیل میکنند، اما روشی که میتواند ساختار کلی زبان را روشن کند مطالعه همزمانی است ؛ چرا که در سطح همزمانی است که زبان به مثابه یک سیستم آشکار می شود و این امکان فراهم میآید که محقق به بررسی روابط ساختی آن بپردازد.
در پارادایم روش شناختی موضوعی یا واقع گرا، محقق پرسش ها و فرضیه هایی را که از اندوخته های بشری و یا مواجه با واقعیت های عینی زندگی به دست آورده ، براساس الگوی گفت و شنود یا تعامل مبتنی بر «ساختار پرسش و پاسخ » در محضر قرآن ارائه میکند تا در نهایت بتواند نظریه قرآن را درباره موضوع مورد پژوهش به دست آورد(صدر، ١٣٨١، ص ٣٢).