چکیده:
در دوره های اوج تمدن اســلامی، اندیشــمندان مســلمانی که به مطالعه جوامع میپرداختند، مبانی علمی را بنیان گذاری کردند که اندیشمندان غربی سال ها بعد با تغییراتی آن را جامعه - شناسی نامیدند. مسلمانان که در بررسیهای خود درباره جوامع از منابع معرفتی مختلفی همچون عقل ، شهود و تجربه استفاده میکردند، از منظر اندیشمندان غربی ملقب به فلسفه پردازی شدند و تحقیقات اجتماعی آنها خارج از علم جامعه ش اسی مدرن با عنوان فلسفه اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفت . این در حالیاست که امروزه ، کارایی روش تجربی در بررسی واقعیت های اجتماعی - به عنوان تنها روش علمی شــناخت جامعه - با مشــکلات و انتقادهایی روبه رو شــده اسـت که اندیشـمندان را ناگزیر از کاربرد روش های دیگر(مانند روش های تفهمی و انتقادی)کرده اسـت . در این راستا مقاله حاضر درصدداست با بررسی اندیشه های اجتماعی ابن خلدون به عنوان یکی از جامعه شناسان مسلمان و بیان مناسبات فلسفه اجتماعی و جامعه شناسی، به این مسئله بپردازد که با توجه به گسترده شدن منابع معرفتی جامعه شناسی در دوران اخیر، بنیان آنچه که زمانی اندیشه اجتماعی مسلمانان را با عنوان فلسفه اجتماعی از جامعه شــناســی مدرن جدا میکرد، فرو ریخته اســت . در نتیجه فلســفه اجتماعی مســلمانان شــایســته عنوان جامعه شناسی است که به دلیل به کارگیری منابع معرفتی مختلف ، از ابعاد گسترده تری برخوردار شده است . اگرچه فلسفه اجتماعی ظرفیت های کلامی و فقهی و عرفانی و... نیز دارد. این مقاله با استفاده از روش اسنادی ـ تحلیلی، کتاب مقدمه ابن خلدون را به عنوان اثری جامعه شناختی، مورد بازبینی قرار داده است ، با این هدف که بتوان بر پایه ابعادی که ابن خلدون در پرتو روش قیاســی- برهانی به علم عمران بخشــیده ، مناســبات فلســفه اجتماعی و جامعه شناسی را روشن کرد.
خلاصه ماشینی:
در این راستا مقاله حاضر درصدداست با بررسی اندیشه های اجتماعی ابن خلدون به عنوان یکی از جامعه شناسان مسلمان و بیان مناسبات فلسفه اجتماعی و جامعه شناسی، به این مسئله بپردازد که با توجه به گسترده شدن منابع معرفتی جامعه شناسی در دوران اخیر، بنیان آنچه که زمانی اندیشه اجتماعی مسلمانان را با عنوان فلسفه اجتماعی از جامعه شــناســی مدرن جدا میکرد، فرو ریخته اســت .
این مقاله با استفاده از روش اسنادی ـ تحلیلی، کتاب مقدمه ابن خلدون را به عنوان اثری جامعه شناختی، مورد بازبینی قرار داده است ، با این هدف که بتوان بر پایه ابعادی که ابن خلدون در پرتو روش قیاســی- برهانی به علم عمران بخشــیده ، مناســبات فلســفه اجتماعی و جامعه شناسی را روشن کرد.
به هر حال این مسئله در دهه های اخیر مورد نقد قرار گرفت و روش تجربی که سکاندار بررسی مسائل علوم اجتماعی بود در ورطه نقدهای منتقدین بینتیجه ماند و خرد که از منابع دیگر معرفتی است اجازه ورود به مباحث اجتماعی را یافت .
ابن خلدون ، فیلسوف اجتماعی و جامعه شناس اندیشــمندان مســلمان همچون فارابی، خواجه نصــیر، اخوان الصــفا و دیگران در اســتفاده از روش قیاســی برهانی، بسته به موضوع مورد علاقه شان از یکی از منابع سه گانه عقل ، شهود و تجربه استفاده کرده اند؛ اما در استفاده از این منابع رأی بر نادرستی و عدم قابلیت منابع دیگر نداده اند.
بر اساس این بررسی، اندیشه های اجتماعی ابن خلدون به دلیل به کارگیری روش قیاسی برهانی به حوزه هایی دست یافته است که نه تنها با جامعه شناسی مدرن برابری میکند، بلکه تاب رویارویی با انتقادهای وارد بر جامعه شناسی مدرن را نیز دارد.