چکیده:
با توجه به اسناد تاریخی می توان از میانة قرن دوازدهم هجری ، شعر فارسـی بـه ویـژه در هنـد را بـه دو جریان عمدة «نازک خیالان اصفهانی » و «دورخیالان هندی » منشعب کرد؛ این انشعاب به گونـة بـارز، در تذکره های هندی و فارسی قرن دوازدهم و نیز در شعر خود شاعران منعکس گردیـد. ایـن مقالـه بـر آن است که تذکرة سفینة خوشگو (نگارش ١١٣٧-١١٤٧ ق) نقش موثری در مرزبندی میان این دو جریـان ادبی و همچنین در معرفی و تفکیک طرز دلپسند هندیان موسوم به طرز خیال ، از طرز شـاعران ایرانـی ایفا کرده است . خوشگو در تذکرة خود با قضاوت و ارزشگذاری شعر معاصرانش و کاربرد اصطلاحات نقـد صورت گرایانه ، از یک سو، جریان های ادبی مطرح در این دوره را مستقل از یکدیگر شناسانده و از سـوی دیگر با معرفی استادان برجسته و خرده سبک های مطرح در طرز خیال هندی به تبیین مبانی نظری این شیوة شاعری در میان پارسی گویان هند در قرن دوازدهم پرداخته است .
خلاصه ماشینی:
"خوشگو در تذکرة خود با قضاوت و ارزشگذاری شعر معاصرانش و کاربرد اصطلاحات نقـد صورت گرایانه ، از یک سو، جریان های ادبی مطرح در این دوره را مستقل از یکدیگر شناسانده و از سـوی دیگر با معرفی استادان برجسته و خرده سبک های مطرح در طرز خیال هندی به تبیین مبانی نظری این شیوة شاعری در میان پارسی گویان هند در قرن دوازدهم پرداخته است .
ناصرعلی خود نیز به صراحت به مقابله و مفاضله با صائب پرداخته است ؛ بـه گونـه ای که در دیوانش ابیاتی می توان یافت که در محافـل ادبـی و همچنـین توسـط شـاعران و تذکره نویسان هندی مکرر نقل شده است : علی شعرم به ایران می برد شهرت از آن ترسم که صائب خون بگرید آب در دفتر شـود پیـدا (ناصرعلی سرهندی ، ص ٣٨) و نیز این بیت ناصرعلی : هــر بـیـت مـن بـرابـر دیــوان صـائب اســت از بـس کـه اهـل طبــع مـکــرر نــوشته انـد (به نقل از: خوشگو ١، همان جا) دقت و تأمل در توصیف خوشگو از شیوة شاعری ، آشکار می سازد کـه در مقابـل ایـن شیفتگی به کلام خیال انگیـز و پیچیـده ، شـیوة شـاعری سـاده گویـان را نمـی پسـندید؛ آنچنانکه در شرح احوال وزارت خان عالی که به شیوة قدما شعر می گفت ، می نویسـد: «از بس که شعرهای ساده می گفت ، روزی غزلی گفته ، به خدمت ارادت خان واضح فرسـتاد."