چکیده:
این مقاله گزارشی از پیشینۀ تاریخ نگاری در هند و اهمیت یکی ازآثار تاریخی آن دیار،راج ترنگینی،در تاریخ سلاطین کشمیر است.این اثر آغازگر تحول بنیادی در تاریخ نگاری هند است،زیرا برخلاف آثار قدیمتر از خود،که به سبب تأثیرپذیری از روحیۀ تاریخ گریزی و نگرش فراتاریخی هندویی بیشتر بر اسطوره ها و حماسه های دینی اشتمال دارند،متضمن نگاهی نقادانه به آثار پیشین است و مؤلف آن،کلهنه،با روشی علمی و نظرگاهی غیر اسطوره ای،نزدیک به اصول و مبانی تاریخ نگاری امروزی،تاریخ سلاطین کشمیر را به نگارش درآورده است.وی از سنگ نبشته ها و کتیبه ها و سکه ها و آثار معماری و نسب نامه ها در کار خود بهره گرفته و همچون یک مورخ جامعه شناس در بخش های آخر کتاب به شرح اوضاع اقتصادی و احوال فرهنگی و دینی کشمیر زمان خود دست یازیده است.این تحول در تاریخ نگاری هند احتمالا ملهم از سنت تاریخ نگاری اسلامی بوده و کلهنه از روش های مسلمانان در نگارش تاریخ و مطالعات جغرافیایی،مستقیم یا غیر مستقیم،تأثیر پذیرفته است.
خلاصه ماشینی:
"راج ترنگینی و پیشینة تاریخی در هند(بتصویر مراجعه شود) آرتور مکدونل ، هندشناس بزرگ سدٔە گذشته ، در کتاب تاریخ ادبیات زبان سنسکریت نوشته است که تاریخنگاری در هند بعد از ورود مسلمانان به ایـن سـرزمین آغـاز شـد؛ و اسـتاد مـا، روانشاد ویلفرد کنتول اسمیت در درس تاریخ اسلام در هند، در توضـیح ایـن گفتـۀ مکـدونل می گفت که همانطور که مسـلمانان ارقـام هنـدی و علامـت صـفر را از هنـدیان گرفتنـد و بـه جهان غرب رساندند، هندیان نیز تاریخنگاری را از مسلمانان فراگرفتند و امـروز تـاریخ هـزارٔە اخیر زادگاه خود را در نوشته های مسلمانان و بیشتر آن را به زبان فارسی می بینند.
در این دوران ، خصوصا از سـده های سـوم و چهـارم بـه بعـد، تـاجران و سـیاحان و دانشـمندان مسـلمان در ایـن سرزمین ها به سیاحت و تحقیق و تاریخنگاری پرداختند و کسانی چون ابوالحسن علی بن محمد مدائنی ، که بلاذری در فتوح البلـدان و مؤلـف اصـلی چچنامـه در تألیفـات خـود از نوشتۀ او بهره گرفته اند، علی کوفی ، مؤلف اصلی چچنامه که ترجمـۀ فارسـی آن امـروز در دست است ، ابن خردادبـه در المسـالک و الممالـک ، ابوزیـد سـیرافی در سلسـلة التواریخ ، سـلیمان تـاجر در کتــاب دیگـری بـه همــین اسـم ، بـزرگ ابــن شـهریار در عجایب الهنــد، نویسنده ای ناشناس در اخبار الصین و الهند، یعقوبی در کتاب البلدان ، ابن فقیه همدانی در کتــاب دیگــری بــه همــین اســم ، اصــطخری در المســالک والممالــک ، مســعودی در مروج الذهب ، مقدسی در احسن التقاسیم فی معرفـة الاقالیم ، مقدسـی در البـدءوالتاریخ ، ادریسـی در نزهة المشـتاق ، ابوریحـان بیرونـی در کتـاب الهنـد و چنـد تـن دیگـر کـه ذکـر آثارشان در تألیفات دیگر آمده است ، در طی دو یا سـه سـده اوضـاع و احـوال اجتمـاعی و چگونگی جغرافیایی سرزمین های غربی و جنـوبی هنـد را از جهـات مختلـف اقتصـادی و سیاسی و آداب و رسوم و عقایـد بـه طـور عینـی مشـاهده و ملاحظـه کـرده و در آثـار خـود توصیف و تشریح کرده اند."