چکیده:
کریم معجزه جاودان ادب و بلاغت است. در حوزه بلاغت مبحث ایجاز از اهمیت خاص خود برخوردار است. تضمین نحوی به عنوان نوعی از ایجاز در قرآن جلوهای خاص دارد. در تضمین فعلی مضمن حفظ معنای خود، با طرز استعمال فعل دیگری از نظر تعدی یا لزوم به کار می رود و معنای آن فعل را به معنای خود اضافه می کند و بدین ترتیب جلوه بدیعی از ایجاز به دست میدهد. تضمین از نوع حقیقت است نه مجاز؛ زیرا در این اسلوب واژه ای حقیقتاً حذف گردیده است و معنای محذوف و مذکور هر دو، مقصود گوینده و نویسنده کلام است. این مقاله سعی دارد کاربرد اقسام اسلوب تضمین را در قرآن کریم به روش توصیفی- تحلیلی بر اساس مطالعه ی کتابخانه ای بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
(باقر، ١٣٨٦، ش ٣١: ٢٥) ٥- نحوه ی تقدیر کلام در تضمین در بیان تضمین ، دو شیوه وجود دارد: گاهی مذکور را اصل و محذوف را به صورت حال قرار می دهند، (ندیم فاضل ، ١٤٢٦، ١: ١٠٧) مانند این آیه شریفه : «و لتکبروا الله علی ما هداکم و لعلکم تشکرون » (بقره /١٨٥) فعل «کبر» متضمن معنای «حمد» است و از این رو متعدی به حرف جر «علی » شده است و تقدیر کلام این چنین است : «و لتکبروا الله حامدین علی ما هداکم ».
(زمخشری ، ١٤٠٧، ١: ٢٢٨) و گاهی محذوف را اصل و مذکور را حال قرار می دهند، مانند فعل «رضوا» که با حرف «باء» متعدی می شود، اما چون متضمن معنای «أخذ» است ، متعدی به نفسه گردیده است : «و لو أنهم رضوا ما ءاتاهم الله و رسوله » (توبه /٥٩) تقدیر کلام «اخذوا ذلک راضین به » است .
(نساء/٢) فعل «أکل » متعدی به یک مفعول است ، اما در این آیه شریفه متعـدی بـه نفسـه و حرف جر «الی » گردید تا متضمن معنای «ضـم » گـردد، یعنـی «لاتـأکلوا أمـوالهم مضمومة إلی أموالکم » (شوکانی ، ١٤١٤، ١: ٤٨ و ابوحیان ، ١٤٢٠، ٣: ٢٠٥) زمخشـری در اظهار تضمین در این آیه واژه ی محذوف را اصل قرار داده و ایـن چنـین می گویـد: «لاتضموها آکلین ».