چکیده:
در همه جوامع بشري همواره نوعی نظام سیاسی برقرار بوده، اما حقوق عمومی به معناي امروزي آن در دوران باستان مطرح نبوده است، هر چند مسائل عمده آن، از جمله برخی موضوعات حقوق اساسی، از ریشه دارترین مباحث در اندیشه بشري و تعالیم انبیاء به شمار می رود. برخی از آموزه هاي حقوق عمومی چون قانون را می توان در اندیشه هاي ارسطو، افلاطون و... و یا دولت و نوع رابطه آن با مردم را در آموزه هاي هابز، لاك، روسو و... مشاهده کرد. از همین رو سعی ما در این تحقیق این است که دریابیم آیا ارتباطی بین آموزه هاي مانی و حقوق عمومی برقرار است؟ و اگر آري در چه زمینه هایی (دولت، حاکمیت، قانون و... )این ارتباط برقرار است؟ مفروض این تحقیق بر این استوار است که می توان بین آموزه هاي مانی و برخی از مفاهیم حقوق عمومی رابطه مشاهده کرد و البته این رابطه مستقیم نیست بلکه توسط دیگران از جمله آگوستین وارد در حقوق عمومی شده است. در انجام این تحقیق از ابزار کتابخانه اي و اسنادي و روش تحلیلی - توصیفی بهره گرفته شده است.
خلاصه ماشینی:
"com مقدمه در همه جوامع بشری همواره نوعی نظام سیاسی برقرار بوده، اما حقوق عمومی به معنای امروزی آن در دوران باستان مطرح نبوده است، هر چند مسائل عمده آن، از جمله برخی موضوعات حقوق اساسی، از ریشهدارترین مباحث در اندیشه بشری و تعالیم انبیاء به شمار میرود (عمیدزنجانی، 1383: 138).
اندیشهی بنیادی مانی که همان دوگانه نور و تاریکی بود و البته در پس این اندیشه نیز موضوع هبوط انسان را مطرح میسازد، به وضوع خود را در اندیشههای آگوستین بروز داده و از آن طریق و در پالایشی که آگوستین در آن اندیشهها ایجاد میکند، بر حقوق عمومی و بهویژه آموزه لزوم دولت موثر واقع میگردند.
همچنین نوع رابطه دین و دولت در اندیشه مانی هر چند در نگاه نخست متفاوت از اندیشه دین و دولت در اندیشه آگوستین است و به همراهی و گاه زیردستی دین در همراهی با دولت شهرت یافته، اما با اندک دقتی میتوان دریافت که در این مورد نیز این اندیشه مانی است که بر اندیشه آگوستین موثر واقع شده و دولت را خدمتگذار دین مینماید، چرا که مانی که خود را رهاییبخش تودههای ستمدیده از سلطۀ اشراف میدانست، جامعۀ مورد نظر خود را بر پنج طبقۀ تازه نهاده بود: طبقه نخست ۱۲ رسول، طبقه دوم ۷۲ اسقف، طبقه سوم ۳۶۰ تن شیوخ، طبقه چهارم برگزیدگان و طبقه پنجم سمانون یا نیوشگان که عده افراد آن محدود نبود و در حقیقت کلیه مومنان و کسانی که طاقت اجرای تعالیم دشوار طبقه برگزیدگان را نداشتند در این صف وارد میشدند.."