چکیده:
روند تحولات نگرش دولتها برای حل اختلافات و استفاده از روشهای مسالمت آمیز
جایگزین توسل به زور، از اواخر قرن ۱۹ و ۲۰ ، سرعت بیشتری به خود گرفت و با
برگزاری کنفرانسهای بین المللی و امضای کنوانسیونهای مختلف تلاش شد که روشهای مسالمت آمیز حل اختلافات، قانونمند شود؛ برای اجرای این طرح، میانجیگری به عنوان
یک ابزار کارآمد برای کنترل منازعه و حل و فصل اختلافات از طریق مسالمت آمیز بیش
از پیش از اهمیت ویژهای برخوردار گردید. در همین راستا، نویسنده مقاله سعی دارد با
تعریف مناقشه در ابعاد مختلف و دستهبندی اختلافات از سه منظر سیاسی، حقوقی و فنی
به راه حلهای مسالمت امیز اختلافات بینالمللی بپردازد و با استفاده از مفاهیم، تعاریف
و اهداف میانجیگری، چارچوبی برای فهم کلی و آشنایی بیشتر با این ابزار دیپلماتیک
ترسیم نماید. نگارنده مقاله برای رسیدن به یک تعریف جامع از میانجی گری به چهار
عنصر اساسی: زمینه میانجیگری، طرفین مناقشه، میانجی و روش میانجیگری پرداخته
است و هدف خود را از این مباحث ارائه الگویی تئوریک از میانجیگری که موجب شناخت
عمیق مناقشات است، میداند.
خلاصه ماشینی:
مبانی نظری میانجی گری درمناقشات بین المللی محمود واعظی * چکیده روندتحولات نگرش دولتهابرای حل اختلافات واستفاده ازروشهای مسالمت آمیز جایگزین توسل به زور،ازاواخر قرن ۱۹ و ۲۰، سرعت بیشتری به خود گرفت وبا برگزاری کنفرانس های بین المللی وامضای کنوانسیونهای مختلف تلاش شدکه روش های مسالمت آمیزحل اختلافات ،قانونمندشود؛برای اجرای این طرح ،میانجی گری به عنوان یک ابزارکارآمد برای کنترل منازعه وحل وفصل اختلافات ازطریق مسالمت آمیزبیش ازپیش ازاهمیت ویژه ای برخوردارگردید.
درهمین راستا،نویسنده مقاله سعی داردبا تعریف مناقشه درابعادمختلف و دسته بندی اختلافات از سه منظرسیاسی ، حقوقی وفنی به راه حل های مسالمت امیز اختلافات بین المللی بپردازد وبااستفاده ازمفاهیم ،تعاریف واهداف میانجی گری ،چارچوبی برای فهم کلی و آشنایی بیشتربااین ابزاردیپلماتیک ترسیم نماید.
»به صورت بسیار مشابهی کریس میچل میانجی گری را بدین صورت تشریح می کند: «میانجی گری یک فعالیت مداخله گرانه است ،که توسط یک طرف ثالث باانگیزه مقدماتی برای دستیابی به مصالحه دررابطه بایک موضوع مورد مشاجره و یاحداقل به منظورپایان بخشیدن به ۱۷ درهم گسیختگی های بحران سازبین طرفین یک دعوی انجام می پذیرد.
درورای همه مفاهیم بیان شده ،میانجی گری به معنای اقدام برای جلب توافق وتأثیرگذاری برطرفین معارضه تعریف شده است واین امرمبین توانایی میانجی گری برای حل مشکلات ،جلب نظرموافق طرفین درگیردر مناقشه ودرک وضعیت های متفاوت موارد فوق الذکرمی باشد.
طرفین مناقشه ممکن است به این علت که میانجی گری می تواند به عنوان هشدار دهنده ،ممیز، ویاضامن اجرایی موافقت های حاصل شده عمل نماید، به آن احساس نیازکنند؛ د.
Rubin, Mediation in International Relations, New York: St. Martin’s Press, 1992, p.
Mediation in International Relations, New York: St. Martin’s Press 1994, Chapter 10.