چکیده:
هدف از انجام اين پژوهش، تبيين و نقد علل تلقين گرايي در نظام آموزش رسمي و غيررسمي و ارائه راهكارهاي برون رفت از آن، متناسب با فرهنگ اسلامي است. روش پژوهش، روش هاي فلسفي تحليل و تفسير مفهومي (بررسي بافت يا سياق مفهوم، تحليل بر حسب مفهوم متضاد) و روش تحليل استعلايي است. نتايج پژوهش بيانگر آن است كه عوامل موثر بر شكل گيري تلقين گرايي در آموزش رسمي، روش تدريس منفعلانه، محتواي تلقيني و استفاده ابزاري از آموزش و پرورش است. در آموزش غيررسمي نيز مي توان به فرهنگ، خانواده، معيارپذيري و عوامل روانشناختي در شكل گيري تلقين گرايي اشاره كرد. راهكارهاي مرتبط با كاهش تلقين گرايي در آموزش رسمي، شامل روش تدريس فعال، محتواي دانش آموز محور و تربيت شهروندي است و در آموزش غيررسمي، تعادل فرهنگي، آموزش خانواده، معيارشناسي و توجه به خودآگاهي و خودشناسي روان شناختي پيشنهاد شده است.
خلاصه ماشینی:
راهکارهای مرتبط با کاهش تلقین گرایی در آموزش رسمی، شامل روش تدریس فعال ، محتوای دانش آموز محور و تربیت شهروندی اسـت و در آمـوزش غیررسـمی، تعادل فرهنگی، آموزش خانواده ، معیارشناسی و توجـه بـه خودآگـاهی و خودشناسـی روان شـناختی پیشنهاد شده است .
در واقع آنچه باعث تلقین می شود، تنها ابهت گوینده یا انتقال دهنده یـک محتـوا نیسـت ؛ بلکه برای برقراری «اندیشه کن همان گونه که ما می اندیشیم » لازم است که محتوا بـا اندیشـه هـای خود یا گروه مورد نظر مطابقت داده شود و این کار مستلزم «تحریف » است که مقدم بر مرحله اجـرا شده ، یعنی مرحله قصد شده است .
شکی نیست تربیت شهروندان خوب یکی از مهمترین فعالیـت هـای اکثر نظام های تعلیم و تربیت در بسیاری از کشورهای دنیا است ؛ به طـوری کـه در گـزارش مطالعـه تربیت شهروندی انجمن بین المللی ارزشیابی و پیشرفت تحصیلی آمده است که تمامی جوامـع معاصـر دارای این نگرانی و دلمشغولی عمیق هستند که چگونه نوجوانان و جوانان خود را برای زندگی شهری و شهروندی آماده کرده و راه و رسم مشارکت در مسایل اجتماعی را به آن ها بیاموزند (توبیاس ٥، ١٩٩٧).
1- Lee 2- Prior 3- Dennision 4- Torney – Purta 5- Tobias 6- Chiodo 7- Leisa 8- Ichilov در گزارش اخیر مطالعه تربیت شهروندی انجمن بین المللی ارزشیابی و پیشرفت تحصـیلی آمـده است که تمامی جوامع معاصر دارای این نگرانی و دل مشغولی عمیق هستند که چگونـه نوجوانـان و جوانان را برای زندگی شهری و شهروندی آماده کرده و راه و رسم مشارکت در مسائل اجتمـاعی را به آن ها بیاموزند (تورنی پورتا، ١٩٩١).