چکیده:
از آنجا که در حال حاضر قیمتهای سهام با فراوانی بیشتر و براساس زمان واقعی در دسترس است، ارزشگذاری براساس قیمت سرمایه (سهام)، تحلیل سنتی ترازنامه و اظهارنامه درآمدی را تکمیل و محققان را به ارزش بازاری و ریسک داراییهای بانکها علاقهمند کرده است. با توجه به این موضوع، این مقاله از رویکرد ارزشگذاری اختیار[1] مرتون- بلک- شولزبرای محاسبه ارزش بازاری داراییهای بانکها و ریسک آنها و فاصله تا نکول برخی بانکهای خصوصی در دوره 1392-1389 استفاده میکند. در نتیجه، این مدل قادر است تا حدودی مشکلات را در ارزشگذاری بانکها مرتفع کند. در این مقاله، ابتدا برای 8 بانک طی 4 سال ارزش بازاری داراییها و ریسک داراییها و فاصله تا نکول آنها محاسبه شده و سپس، مورد مقایسه قرار میگیرند. همچنین متوسط ارزش بازاری و ریسک داراییها و فاصله تا نکول این بانکها برای این 4 سال محاسبه و مقایسه میشوند. نتایج مقاله نشان میدهد، بالاترین ارزش را بانک ملت و پایینترین ارزش را بانک سینا در این 4 سال داشتهاند. درباره ریسک داراییها و فاصله تا نکول هر سال، نتایج مقایسه متفاوت بوده است. همچنین متوسط ارزش بازاری و متوسط ریسک داراییهای کل بانکها طی این 4 سال، روند افزایشی را از خود نشان داد. با توجه به اینکه متوسط نرخ کفایت سرمایه طی این 4 سال برای 8 بانک یادشده افزایش یافته و متوسط نمره Z (فاصله تا نکول) روند کاهشی داشته، این موضوع، به معنای آن است که در این 4 سال با افزایش نرخ کفایت سرمایه، بانکها به نکول نزدیکتر شدهاند. شاید بتوان گفت، اثرات منفی عوامل اقتصادی و غیراقتصادی بر اثر مثبت نرخ کفایت سرمایه غلبه کرده است.
The present paper provides option pricing by using Merton-Black-Scholes approach in order to calculate the market value of banks’ assets، assets volatility، and distance to default for a selected sample of Iranian private banks in the period of 2010-1013. Therefore، the approach is able to solve some problems of banks valuation. At first for the period of 4 years، market value of assets، assets volatility and the distance to default were calculated and compared. Then، weighted average of market value، volatility، and Z-score for the banks in the period were also computed and compared. The results showed that Mellat bank had the highest، and Sina bank had the lowest value during the period. The results of assets risk and distance to default (Z score) have been different for each year. Also، weighted average of market value and assets risk (volatility) of these banks showed a rising trend during these 4 years. Considering the increased average capital adequacy ratio during these 4 years for 8 banks، the average Z (distance to default) has been decreased. This means that during the period of 4 years، by increasing the rate of capital adequacy، banks have been closer to default. Probably، the negative effects of economic and non-economic factors exceed positive impact of capital adequacy rate.
خلاصه ماشینی:
"ازاین رو، با توجه به مطالب یادشده ، این مقاله از رویکرد ارزش گذاری اختیار با استفاده از مدل مرتون - بلک - شولز برای محاسبه ارزش بازاری دارایی های بانک ها و ریسک آنها و فاصله تا نکول بانک ها بهره می برد که این مدل قادر است تا حدودی مشکلات را در ارزش گذاری بانک ها مرتفع کند.
این مقاله از مدل بلک - شولز- مرتون یا KMV برای ارزیابی بانک های خصوصی کشور استفاده می کند که به شرح زیر است : فرض کنید، بانکی یک پرتفوی دارایی را در زمان صفر ٠ t به دست می آورد و آن را با سپرده ها (بدهی ها) با ارزش اسمی و دفتری D تهیه وجه می کند و همچنین در زمان t T به سررسید می رسد.
در این مقاله ، ارزش بازاری و ریسک دارایی های برخی بانک های خصوصی مقایسه می شوند و نمره Z این بانک های خصوصی که یک معیار فاصله تا نکول است ، با رابطه زیر در دوره تحریم محاسبه و مقایسه می شوند: (رجوع شود به تصویر صفحه) قابل توجه است که متوسط بازدهی دارایی ها P را برابر نرخ بهره بدون ریسک در نظر گرفته ایم که در حقیقت ، مرز بالایی پیش بینی نکول را نتیجه می دهد."