چکیده:
فيلسوفان و متكلمان از زاوياي مختلف به پديده درد پرداخته و كوشيده اند به برخي از پرسش هاي مهم در اين زمينه پاسخ دهند. يكي از اين پرسش ها كه در گذشته، افزون بر فيلسوفان، ذهن پزشكان را نيز به خود مشغول ساخته بوده است، پرسش از علت درد است. ابن سينا به مسئله مهم «چرايي درد»، هم به عنوان يك فيلسوف و هم به مثابه يك پزشك، پرداخته است. وي به رغم ديدگاه پزشكي رايج زمانه خود، علت دردهاي جسماني را در تفرق اتصال اعضاي بدن منحصر نكرده و مزاج غيرمعتدل (سوء مزاج) را نيز از علل آن به شمار آورده است. شيخ الرئيس براي اثبات عليت تفرق اتصال نسبت به درد، توسل به شواهد تجربي را كافي مي بيند. وي همچنين براي مدلل كردن عليت سوء مزاج، به ادله اي متوسل مي شود. براي مثال، طبق احتجاج او، دردي كه در كل اجزاء يك عضو، به صورت يكسان، پراكنده شده باشد، نمي تواند ناشي از تفرق اتصال باشد، بلكه از مزاج نامعتدل ناشي مي شود. ديدگاه شيخ در تعيين علل درد كه كاملاً متاثر از طبيعيات زمانه اوست، با نمونه هاي نقضي روبه روست كه پذيرش آ ن ها به اين نتيجه مي انجامد كه هيچ يك از دو گزينه موردنظر شيخ، بيانگر علت تامه دردهاي جسماني نيست.
خلاصه ماشینی:
چرایی درد پیش از پرداختن به دیدگاه ابن سینا درباره علت یا علل درد، تذکر چند نکته ابتدایی مناسب مینماید: ١ـ فیلسوفان مسلمان معمولا تعریف درد را در ضمن بحثی درباره جواهر و اعراض و به صورت خاص ، در مبحث کیفیات نفسانی (که آن را یکی از چهار گونه اصلی کیفیات به شمار میآورند)، مطرح کرده و غالبا آن را نوعی ادراک به شمار آورده اند.
٤ـ در یک طبقه بندی کلی، سه دیدگاه اصلی در میان اندیشمندان مسلمان درباره این بحث وجود دارد: الف ـ علت بالذات درد، تفرق اتصال اعضای بدن است و سوء مزاج ، علت بالعرض است ؛ اجمالا به 2 این معنا که اگر لازمه سوء مزاج ، تفرق اتصال باشد، آنگاه سوء مزاج ، علت (بالعرض ) درد میشود.
بنابراین ، ابن سینا به دو علت مجزا برای درد جسمانی باور دارد که هریک به تنهایی میتواند سبب (بالذات ) درد شود: تفرق اتصال عضو و سوء مزاج (مزاج غیرمعتدل ).
پاسخ داده شده به این اشکال ، آن است که تفرق عدم محض نیست ، بلکه حقیقتی عدمی است و ١ـ تحلیل های مشابهی در مورد سایر اقسام دردهای حسی (بینایی، بویایی و شنوایی) ارائه میشود (برای نمونه ، نک : فخررازی، ١٤١١هـ، ج ١، ص ٣٩٠).
علیت بالذات و علیت بالعرض همان گونه که تاکنون روشن شد، ابن سینا (همسان با سایر کسانی که در این بحث وارد شده اند)، به دنبال یافتن علت بالذات درد جسمانی است و درنهایت ، دو علت برای آن مییابد: تفرق عضو و سوء مزاج .