چکیده:
نجاشی رجالی بزرگ شیعه با وجود شیوه نگارشی که در کتاب فهرست داشته، در پی معرفی محمد بن حسن بن شمون، سه روایت از او نقل کرده که همگی مرتبط با مذهب و اندیشه وی است. نجاشی محمد بن حسن را ابتدا واقفی و سپس غالی توصیف نموده و دو روایت نخست را به وضوح مرتبط با اندیشه وقف او انتخاب کرده است. به نظرمیرسد روایت سوم را نیز با هدف معرفی اندیشهای شاخص از غالیان برگزیده است. از دیگر سو، محمد بن حسن بن شمون به اتفاق همه رجالیان دچار غلو بوده و روایات او نیز این معنا را تأیید مینماید؛ چنان که داوود بن کثیر رقی _ که محمد بن حسن روایت را با واسطه او اخذ کرده _ نیز متهم به غلو و حتی یکی از ارکان جریان غالیان برشمرده شده است. افزون بر این سند _ که در هیچ یک از منابع امامیه نیز ذکر نشده _ مضمون روایت مذکور، «سَواءٌ عَلَی النّاصِبِ صَلّی أم زَنَی» با چهار سلسله سند _ که وجه مشترک همه آنها حنان بن سدیرِ واقفی مذهب است در برخی منابع حدیثی نقل شده است، لیکن افزون بر اضطراب متنی این روایات، ارسال سندی و حتی فقدان سند، مجهول بودن سدیف مکّی و متهم بودن سهل بن زیاد به غلو، احتمال غالی بودن حنان بن سدیر که ناقل مشترک این روایت در اسناد مختلف است نیز تقویت میگردد.
خلاصه ماشینی:
"در جست و جوی یک اندیشۀ غالیانه بررسی روایت «سواء علی الناصب صلی ام زنی» در منابع امامیه با تکیه بر رجال النجاشی امیر احمد نژاد 1 زهرا کلباسی 2 چکیده نجاشی رجالی بزرگ شیعه با وجود شیوه نگارشی که در کتاب فهرست داشته، در پی معرفی محمد بن حسن بن شمون، سه روایت از او نقل کرده که همگی مرتبط با مذهب و اندیشه وی است.
افزون بر این سند _ که در هیچ یک از منابع امامیه نیز ذکر نشده _ مضمون روایت مذکور، «سواء علی الناصب صلی أم زنی» با چهار سلسله سند _ که وجه مشترک همه آنها حنان بن سدیر واقفی مذهب است _ در برخی منابع حدیثی نقل شده است، لیکن افزون بر اضطراب متنی این روایات، ارسال سندی و حتی فقدان سند، مجهول بودن سدیف مکی و متهم بودن سهل بن زیاد به غلو، احتمال غالی بودن حنان بن سدیر _ که ناقل مشترک این روایت در اسناد مختلف است _ نیز تقویت میگردد.
در نهایت، نیز هر چند روایت مورد بحث در رجال النجاشی، خود به سبب ضعف سند و نقل از دو راوی غالی (محمد بن حسن و داوود الرقی)، در هیچ یک از منابع روایی شناخته شده نقل نگردیده؛ لیکن از طریق راویان متهم به غلو همچون حنان بن سدیر و سهل بن زیاد آدمی در روضة الکافی انعکاس یافته، سپس به گونهای بیسند در ثواب الاعمال انعکاس یافته و در جوامع متأخر نیز در بحار الأنوار نقل شده است."