چکیده:
مضاربه شیوهای قدیمی برای تجارت و تأمین مالی بوده است. مطالعات تاریخی و تطبیقی نشان میدهد که «مضاربه» و عملیات تجاری مشابهی که بعدها در اروپا با عنوان «کامندا» شکل گرفت، در طول تاریخ تجارت از اهمیت بالایی برخوردار بوده و نقش مهمی در تجارت زمینی و دریایی در سدههای میانی داشته است. از قرن شانزدهم میلادی و همزمان با ورود شرکت به عرصۀ تجارت، بهتدریج از اهمیت کامندا در غرب کاسته شد و شرکت تجاری جای آن را گرفت، اما مضاربه در خاورمیانه به شکل سابق به حیات خود ادامه داد و نتوانست با تحولات جدید تجارت هماهنگ شود. در این تحقیق، ضمن مطالعۀ جایگاه و سیر تاریخی ترتیبات اقتصادی قراردادی (بهویژه مضاربه در خاورمیانه و کامندا در غرب) و تحول ناشی از ظهور بنگاههای اقتصادی دارای شخصیت حقوقی در عرصۀ تجارت، خواهیم دید که مانع عمدۀ تأسیس و بهرهبرداری از قالب شرکت تجاری در حقوق اسلامی تا مدتها پس از بهکارگیری عملی آن، شناسایی نشدن شخصیت حقوقی بوده است.
خلاصه ماشینی:
در اين تحقيق ، ضمن مطالعۀ جايگاه و سير تـاريخي ترتيبـات اقتصـادي قراردادي (به ويژه مضاربه در خاورميانه و کامندا در غـرب ) و تحـول ناشـي از ظهـور بنگـاه هـاي اقتصادي داراي شخصيت حقوقي در عرصۀ تجـارت ، خـواهيم ديـد کـه مـانع عمـدة تأسـيس و بهره برداري از قالب شرکت تجاري در حقوق اسلامي تا مدت ها پـس از بـه کـارگيري عملـي آن ، شناسايي نشدن شخصيت حقوقي بوده است .
قواعد مدل ساده کامنداي اروپايي مشابه قواعد مضاربه در حقوق اسلام است ، اما مـدل ديگـري از کامنـدا وجـود داشت که داراي قواعد اختصاصي بود؛ براي مثال ممکن بـود شـرط شـود عامـل تجـارت مقـداري مشـخص از سرمايۀ خود را نيز به سرمايۀ مالک افزوده و با آن تجارت کند که نتيجۀ آن ، شراکت هر دو در سود و زيـان بـا نسبت هاي ازپيش مشخص شده بود )٧-٦.
25-26( با تأمل در خصوص آنچه تاکنون دربارة تاريخچۀ مضاربه در شرق و غرب گفتيم و نيـز ايـن واقعيت که فعاليت تجاري در غرب از ميانۀ قرن شانزدهم ميلادي، ديگر نه بـر مبنـاي مضـاربه ، که در قالب شرکت هاي سهامي صورت گرفتـه اسـت ، دو دسـته پرسـش پـيش روي مـا ظـاهر ميشود: نخست اينکه چه عاملي سبب موفقيت مضاربه و دليل استفادة گسترده از آن در تجارت شد؟ و آيا براي پاسخ به اين پرسش بايد به تحليل ويژگيهـا و احکـام قـرارداد مضـاربه پرداخت يا اينکه بررسي شرايط و ترتيبات نهادي اقتصاد و تجارت در اين دوران اهميت بيشتري دارد، و يا پاسخ را بايد از ترکيبي از اين دو نوع مطالعه به دست آورد؟ دوم ، چرا تجارت مشارکتي بر مبناي «کامندا» در اروپا تحول يافت و به تجارت شـرکتي با به کارگيري شرکت سهامي بدل شد و موجبات پيشـرفت و تحـول اقتصـادي غـرب را فراهم آورد، اما تجارت مشارکتي در خاورميانـه و تمـدن اسـلامي نتوانسـت از تحـولات جديد بهره مند شود؟ چرا شرکت در عالم اسلام تأسيس نشد و تجارت در حيطۀ افـراد و قراردادها باقي ماند؟ در دو قسمت بعد تلاش ميکنيم به اين پرسش ها پاسخ دهيم .