چکیده:
امروزه مقوله «امنيت انساني» مورد توجه سازمان ها و مجامع بين المللي بوده و مصوبات فراواني در اين خصوص وجود دارد. گرچه تاكنون تعريف جامع و مورد اتفاقي از امنيت انساني ارائه نشده است، ولي همه صاحب نظران متفق اند كه موضوع «امنيت انساني»، در ارتباط ميان حكومت ها و مردم بوده و حداقل دو پديده «رهايي از ترس» و «رهايي از احتياج» را شامل مي شود. بر اساس آموزه هاي دين اسلام، انسان خليفه خداوند در زمين بوده و از كرامت ذاتي برخوردار است. علاوه بر قرآن، در سيره نظري و عملي نبي مكرم اسلام(ص) و علي(ع) و ساير امامان همام(ع) به شان و جايگاه والاي انسان به ويژه تامين امنيت او توجه شده است. با وجود آثار و پژوهشهاي متعدد و گوناگون در خصوص جايگاه انسان در نزد پيشوايان دين، تاكنون در موضوع «امنيت انساني» پژوهشي صورت نگرفته است. از اين رو در مقاله حاضر با هدف تبيين جايگاه «امنيت انساني» در نزد حضرت علي(ع)، به بررسي اين مقوله در سيره حكومتي (سه بعد توزيعي، رويه اي و مراوده اي) ايشان پرداخته شده است. اساسي ترين ماخذ در اين زمينه نامه هاي امام(ع) به كارگزاران و ماموران حكومتي است كه در نهجالبلاغه و ديگر كتب تاريخي آمده است. براي دستيابي به اين هدف، از روش تحقيق توصيفي- تحليلي بهره گرفته شده است. يافته پژوهش نشان ميدهد كه در فرامين حكومتي حضرت، تامين «امنيت انساني» زيرساخت و اساس هر نوع فعاليت پايدار حكومت است كه موجب جلب اعتماد عمومي خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
گرچه تاکنون تعریف جامع و مورد اتفاقی از امنیت انسانی ارائه نشده است ، ولی همه صاحب نظران متفق اند که موضوع «امنیت انسانی»، در ارتباط میان حکومت ها و مردم بوده و حداقل دو پدیده «رهایی از ترس » و «رهایی از احتیاج » را شامل میشود.
از این رو در مقاله حاضر با هدف تبیین جایگاه «امنیت انسانی» در نزد حضرت علی(ع )، به بررسی این مقوله در سیرة حکومتی (سه بعد توزیعی، رویه ای و مراوده ای) ایشان پرداخته شده است .
بر اساس این دیدگاه ، لازمه امنیت این است که بقا، رفاه و کرامت فرد هدف غایی باشد و حکومت ، سازمان های سیاسی و دموکراتیک و بازار در جایگاه دوم و وسیله ای برای نیل به این هدف غایی در نظر گرفته شود (تاج بخش ، ١٣٨٨: ٥٢).
/ / / نمودار ٣: حوزه های عملکرد حکومت حق محور به منظور دقت بیشتر و نیز جلوگیری از اطناب کلام ، نامه های ٥ (خطاب به اشعث بن قیس کندی والی آذربایجان )، ١٨(خطاب به عبدالله بن عباس والی بصره )، ٢٥ (خطاب به مأموران مالیات )، ٢٧ (خطاب به محمد بن ابیبکر فرماندار مصر)، ٤٥ (خطاب به عثمان بن حنیف فرماندار بصره )، ٤٦ (خطاب به یکی از فرمانداران )، ٥١ (نامه به کارگزاران بیت المال ) و ٥٣ (خطاب به مالک اشتر نخعی) نهج البلاغه را که مستقیما به امنیت انسانی پرداخته اند در سه حوزه فوق (توزیعی، رویه ای و مراوده ای) مورد بررسی قرار گرفته است .