چکیده:
يكي از مباحث مهم دربازشناخت ترابط ميان تفسير قرآن و علم كلام بررسي ميزان تاثير گذاري مباني كلامي در فهم و تفسير آيات است: با بررسي اين مساله ضمن آن كه وجود گرايش كلامي در ميان گرايش هاي تفسيري اثبات مي گردد، چگونگي و ميزان دخالت دادن انواع پيش فرض ها از جمله پيش فرض هاي كلامي در تفسير آيات مورد توجه قرار مي گيرد.
در اين مقاله براي اثبات پيش فرض ها و مبان كلامي در فهم و تفسير آيات، مبحث رؤيت الهي نخست از منظر متكلمان شيعه، معتزله و اشاعره مورد بررسي قرار گرفته و سپس با انتخاب آيه « لن تراني » ( اعراف/ 143 ). نگرش هاي تفسيري سه تفسير، تبيان شيخ طوسي، كشاف زمخشري و مفاتيح الغيب فخررازي كه به ترتيب نمايندگان مباني كلامي شيعه، معتزله و اشاعره اند، مورد كنكاش قرار گرفته است. و تاثير و دخالت مباني كلامي در تفسير آيه مزبور اثبات شده است.
خلاصه ماشینی:
"آیا موسی ( ع )_ که مقام او از مقام و مرتبه اندیشه همه متکلمان به مراتب عمیق تر و برتر است_ از دانستن این مساله ناتوان بوده است؟ ( همان، ص 154 ) زمخشری نیز بسان شیخ طوسی از قاعده ادبی درباره حرف « لن » که ناظر به نفی ابدی است، و نیز تعلیق رؤیت به امر محال یعنی تجلی خداوند بر کوه و استقرار آن برای اثبات استحاله رؤیت تایید گرفته است.
( همان، ص 240 – 241 ) فخر رازی آنگاه استدلال معتزله مبنی بر دلالت « لن » بر نفی ابدی را مخدوش دانسته و آیه « و لن یتمنوه ابدا » را شاهد آورده است زیرا یهود گرچه در دنیا تمنای مرگ ندارند اما در آخرت مرگ را تمنا خواهند کرد ( همان، ص 242 ) او سپس توبه موسی ( ع ) را این چنین توجیه کرده که موسی ( ع ) بر غم امکان رؤیت مجاز به این درخواست نبوده است.
( همان ) نتیجه بررسی تفاسیر در نگریستن در مباحث پیشگفته به نقل از سه تفسیر امامیه، معتزله و اشاعره به خوبی اثبات گر این مدعات که وجود مبانی و پیش فرض های کلامی در نوع فهم و تفسیر آیه « لن ترانی » تأثیر مستقیم گذاشته است.
آنان بر اساس این مبنا درخواست رؤیت خداوند از سوی موسی ( ع ) که در ظاهر با استحاله رؤیت ناسازگار است را به گونه ای مختلفی توجیه کرده اند و برای هر یک از توجیه های خود از آیات دیگر قرآن نیز کمک گرفتند."