چکیده:
طريقت قادريه از نخستين سلسله هاي منظم صوفيانه در جهان اسلام و منتسب به شيخ عبدالقادر گيلاني (470ـ561 ق./1077 ـ 1166م) است كه در فاصله سده هشتم تا دوازدهم هجري در جغرافياي پهناوري از سودان تا ميان مسلمانان چين، از هند تا دورترين سرحدات اروپايي دولت عثماني پراكنده شد. منشا نخستين اين طريقت عراق و شهر تاريخي «هزار و يك» فرقه بغداد عصر شكوه سلجوقي ـ عباسي بود. از مكتب جنيد انشعاب يافت و پيروان آن ابتدا بيشتر بر مذهب حنبلي بودند؛ اما بعد مخصوصاً در مصر و كردستان به پيروان شافعي آن هم افزوده شد. پرسش اساسي اي كه اين مقاله حول محور آن سامان يافته، اين است كه چرا طريقت قادريه در ايران دفع و در عثماني جذب شد؟ اين طريقت صوفيانه حداقل از دو جهت براي دولت هاي ايراني، صفوي و افشاري مهم بود. ابتدا به واسطه رويكرد ضدشيعي كه اين طريقت داشت و در مرتبه بعد به جهت حضور پررنگ و موثر قادريه در جغرافياي مورد منازعه دولت هاي ايران و عثماني يعني عراق امروزي و مناطق كردنشين. طريقت قادريه همواره در جنگ هاي ايران و عثماني جانب دومي را داشت و دولت آن را به قيامت و پايان جهان خاكي متصل مي كرد. بالطبع، سياست دولت ايران نسبت به آن دفعي بود، بر خلاف عثماني كه سياستي جذبي براي اين طريقت داشت. حاصل اين سياست دفع و جذب، متوقف ماندن طريقت قادريه در ايران و گسترش آن در قلمرو دولت عثماني بود.
خلاصه ماشینی:
"مـروری بـر پیشـینه پژوهش یاد شده ، حاکی از آن است که آثاری نظیر تاریخ عثمانی نوشتة اسماعیل حقـی اوزون چارشلی ؛ ظهور ترکیه نوین ، اثر برنارد لوئیس ؛ «چیم دی»: قیام شیخ محمود برزنجـی و مـردم کرد علیه استعمار بریتانیا در کردستان ١٩٣٢ـ ١٩١٩، نوشتة احمد خواجه افنـدی ؛ یادداشـت اثر رفیق حلمی ؛ و تاریخ تصوف در کردستان اثر محمدرئوف توکلی از جملـه مراجـع متعـدد تاریخی است که هر یک به شکلی به موضوع پژوهش در حیطه مورد نظر ما پرداختـه انـد، اما به مسئله تحقیق حاضر نزدیک نشده اند.
اما مهم تر از آن آموزه های ضدشیعی قادریه و حمایت ابزاری عثمـانی از آن علیه دولت ایران بود که باعث شد تا این طریقت نتواند در سده های بعدی هم چندان در ١ برنارد لوئیس (١٣٧٢)، ظهور ترکیه نوین ، ترجمة محمدعلی سبحانی ، [بی جا]: ناشر مترجم ، ص ٥٦٦.
٢ در مجموع خط مشی کلی سیاست دولت شیعی ایران در برابر قادریه بر مبنای منزوی کردن آن بود به همین جهت هرگز اجازه نداد این طریقـت بـه صورت منسجم خارج از مرزها، کردستان مجالی برای بروز پیدا کند.
دولت عثمانی در چارچوب این خط مشی ، طریقت مذکور را در عرصـه سیاسـی و اجتمـاعی مشارکت داد که حاصل آن بروز سیاسی و نقش فعال اجتماعی آن بود، امـا در مقابـل دولـت شیعی ایران به جهت تفرقه مذهبی ، عقیده ای و سیاسی با طریقـت قادریـه ، دلیـل کـافی بـرای جدایی از این فرقه صوفیانه داشت به همین واسطه خط مشی کلی سیاسـت ایـران نسـبت بـه طریقت قادریه بر مبنای منزوی کردن آن بود که در نتیجه مجالی برای بروز این طریقـت در حاکمیت ایران به غیر از کردستان فراهم نشد."