چکیده:
امروزه به كارگيري چارچوب هاي معرفتي و نظري يك رشته در رشته ديگر به معناي اختلاط ميان رشته ها تلقي نمي شود؛ بلكه هرگاه نتوان پاره اي از مسائل را در رشته اي جويا شد، ياري گرفتن از رشته هاي ديگر، به آشكارسازي موضوع كمك خواهد نمود. با چنين رويكردي در اين پژوهش سعي برآن است با توجه به مباني نظريه-هايي كه تا كنون در علوم جغرافيايي (ژئومورفولوژي) نسبت به استقرار مراكز جمعيتي و مدنيت هاي ديرينه در ايران شكل گرفته] چگونگي استقرار جمعيت هاي انساني گذشته ايران در اين مكان ها بررسي شود. براي نيل به اين مقصود، مطالعات اسنادي در حوزه دانش باستان شناسي و نظريه هاي جديد در حيطه دانش جغرافيا (معطوف به ريخت شناسي زمين در استقرار مدنيت هاي گذشته) و برداشت هاي ميداني همراه شده است. سپس با استفاده از GIS-RS، از طريق تلفيق باندهاي طيفي، تفسير چشمي، بارزسازي تصوير باندهاي ۵ ، ۷ و ۱۳ سنجنده لندست ETM+۸ و همپوشاني لايه هاي وكتوري و رستري اقدام به مدل سازي سه بعدي در تحليل هاي مكاني اين محوطه ها شده است. نتايج نشان مي دهد هرچند ديرينه شناسان در سكونت گزيني مراكز انساني در گذشته به ابراز عقيده و نظرات مستقلي پرداخته اند كه در جاي خود ارزشمند است؛ اما در واقع، پاره اي از مسائل مانند شناخت فرم هاي زمين و يا هويت مكاني كه مستعد چنين تمركزي بوده به درستي روشن نشده است؛ به همين دليل، آمايش اين مراكز به عنوان هويت هاي مدني و باستاني ايران و يا هرگونه مديريتي در اين محوطه ها دچار چالش هاي عديده اي بوده است. بارزسازي گذشته اين محوطه ها كه مطمح نظر اين پژوهش است، مي تواند در مديريت و برنامه ريزي پايدار و حفظ ميراث هاي گذشته سودمند باشد.
خلاصه ماشینی:
نشریة مطالعات نواحی شهری دانشگاه شهید باهنر کرمان سال سوم ، شمارة ٢، پیاپی ٧، تابستان ١٣٩٥ بررسی و تحلیل مدنیت های باستانی با استفاده از کاربرد RS-GIS (مطالعة موردی : محوطه های هخامنشی مرودشت ) * احسان کریمی کارشناس ارشد باستان شناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد کازرون ، ایران دکتر فرهاد باباجمالی ** استادیار ژئومورفولوژی ، دانشگاه هنر اصفهان ، ایران فرهاد جوانرویی کارشناس ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد علوم و تحقیقات تهران ، ایران چکیده امروزه به کارگیری چارچوب های معرفتی و نظری یک رشته در رشتة دیگر به معنای اختلاط میان رشـته هـا تلقی نمی شود؛ بلکه هرگاه نتوان پاره ای از مسائل را در رشته ای جویـا شـد، یـاری گـرفتن از رشـته هـای دیگـر، به آشکارسازی موضوع کمک خواهد نمود.
در پژوهش های باستان شناسی عوامل طبیعی و جغرافیایی در نحوه و چگونگی توزیع مراکز و کانون های جمعیتی و نقش فرآیندهای ژئومورفیک در تغییرات بنیادی و تمرکز دائمی انسان ها، حتی در مکان هایی که این تأثیرات به وضوح در جابجایی یا نابودی زیستگاه ها مشخص می باشد، نمود کمرنگی دارد؛ بخصوص آثار اقلیمی که یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر نحوة تکوین و پایداری مدنیت ها شناخته شده در مطالعات آنها نادیده گرفته شده و گاهی ، نگاه ضعیفی به آن داشته اند.