چکیده:
در این مقاله، طراحی نظام مدیریت فرهنگ اسلامی در سطح کلان مدنظر قرار گرفته است. بدین منظور، رویکرد روششناسی سیستمهای نرم (SSM) مورد استفاده قرار گرفته و بر اساس آن، ابتدا در بخش مواجهه و تبیین شرایط مسئله، اجزاء این نظام در دو دسته کلی اجزاء دارای ارتباط مستقیم با آحاد جامعه و اجزاء پشتیبان شناسایی شدهاند. سپس تصویر غنی از وضعیت موجود و مسائل و مشکلات مدیریت فرهنگی جامعه ترسیم شده است. در مرحله تهیه جداول CATWOE و توسعه تعاریف ریشهای، ضمن مبنا قرار دادن آحاد جامعه بهعنوان مخاطبین نظام و شروع فرآیند طراحی نظام از آحاد جامعه (فرآیند پایین به بالا)، کارکردهای نظام جهت ارتقاء فرهنگ اسلامی در آحاد جامعه، در قالب شش کارکرد آموزش، الگوسازی، ایجاد فضای فرهنگی سالم، حمایت و تکریم، موعظه و ایجاد فضای ارتباط با خدای متعال و اولیاء الهی شناسایی و دستهبندی شده است. همچنین ضمن تبیین انواع رابطه بین اجزاء، فرآیند لازم جهت تعیین رابطه میان کلیه اجزاء بر اساس کارکردها، پیشنهاد شده است. در نهایت در گام طراحی مدل مفهومی، فرآیند طراحی و پیادهسازی کارکردهای نظام مدیریت فرهنگ اسلامی ارائه شده است. جهت اعتبارسنجی و تدقیق نتایج تحقیق، از روش پرسشنامه و مصاحبه با خبرگان حوزه فرهنگ اسلامی و حوزه مدیریت فرهنگی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، فرآیند تعیین اقدامات هر یک از اجزاء نظام برای ارتقاء فرهنگ اسلامی جامعه و همچنین چگونگی مدیریت کلان این نظام را تبیین مینماید.
خلاصه ماشینی:
بدین منظور، رویکرد روش شناسی سیستم های نرم (SSM) مورد استفاده قرار گرفته و بر اساس آن ، ابتدا در بخش مواجهه و تبیین شرایط مسئله ، اجزاء این نظام در دو دسته کلی اجزاء دارای ارتباط مستقیم با آحاد جامعه و اجزاء پشتیبان شناسایی شده اند.
در مرحله تهیه جداول CATWOE و توسعه تعاریف ریشه ای، ضمن مبنا قرار دادن آحاد جامعه به عنوان مخاطبین نظام و شروع فرآیند طراحی نظام از آحاد جامعه (فرآیند پایین به بالا)، کارکردهای نظام جهت ارتقاء فرهنگ اسلامی در آحاد جامعه ، در قالب شش کارکرد آموزش ، الگوسازی، ایجاد فضای فرهنگی سالم ، حمایت و تکریم ، موعظه و ایجاد فضای ارتباط با خدای متعال و اولیاء الهی شناسایی و دسته بندی شده است .
ازآنجاکه هدف اصلی نظام اسلامی پیاده سازی فرهنگ با تعریف و قالب تبیین شده در منابع و معارف اسلامی است ٢، لازم است که برای تدوین چگونگی این پیاده سازی نیز به منابع و معارف دینی مراجعه شود و ابزارهای بیان شده در منابع اسلامی و کارکردهای آن ها تبیین و مدل سازی شود؛ کاری که به نظر میرسد در تحقیقات و پژوهش های صورت گرفته کمتر بدان توجه و پرداخته شده است .
به نظر میرسد آنچه در این تحقیقات کمتر بدان توجه شده است ، ارائه یک نظام جامع یا دارای جامعیت نسبی برای مدیریت فرهنگی است که در آن ابزار و نهادهای اساسی پیاده سازی فرهنگ ، نقش ها و وظایف مورد انتظار از آن ها، نحوه تعامل این نهادها با یکدیگر، نحوه ارتباط آن ها با حاکمیت نظام اسلامی و نهایتا اجزاء مهم مؤثر در مدیریت فرهنگ اسلامی معین شده باشد.