چکیده:
چکیده در نظریههای علوم سیاسی و روابط بینالملل، دولت رانتیر به دولتی اطلاق میشود که تمام یا بخش اعظم درآمدهای خود را از طریق منابع خارجی، فروش منابع زیرزمینی و دریافت کمک از بیگانگان بدست میآورد. فرض اصلی ما در نگارش مقالۀ حاضر این بود که چنین دولتهایی همانطور که دارای سیاست داخلی ویژهای هستند احتمالامیبایست دارای نوع خاصی از سیاست خارجی باشند. بر همین اساس ایران را به عنوان نمونه از سال 1357 تاکنون به عنوان مورد تجربی برگزیدیم و تمرکز خود را بر روی نفت به عنوان مهمترین کالای رانتی آن قرار دادیم و با این سوال کار خود را آغاز کردیم که درآمدهای حاصل از رانت نفت چه تاثیری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟در پاسخ به این سؤال با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با بررسی دادهها موجود به این امر دست یافتیم که درآمدهای رانتی حاصل از نفت عامل اصلی بینالمللیگرایی و آرمان گرایی در سیاست خارجی ایران بوده و آن را از انزواگرایی، اقتصادگرایی و واقع گرایی دور کرده است
خلاصه ماشینی:
بر همین اساس ایران را به عنوان نمونه از سـال ١٣٥٧ تاکنون به عنوان مورد تجربی برگزیدیم و تمرکز خود را بر روی نفت به عنوان مهمترین کالای رانتی آن قرار دادیم و با این سوال کار خود را آغاز کردیم که درآمدهای حاصل از رانت نفت چه تـاثیری بـر سیاسـت خـارجی جمهـوری اسلامی ایران داشته است ؟در پاسخ به این سؤال با استفاده از روش توصـیفی - تحلیلی با بررسی داده ها موجود به این امر دست یافتیم کـه درآمـدهای رانتـی حاصل از نفت عامل اصلی بین المللی گرایی و آرمان گرایی در سیاست خارجی ایران بوده و آن را از انزواگرایی ، اقتصادگرایی و واقع گرایی دور کرده است .
در این مقاله آنچه که ما به عنوان جهت گیری سیاست خارجی به عنوان متغیر وابسته در نظر داریم دوگانه هایی اسـت کـه رابطـه مستقیم بـا قـدرت یـک کشـور بـه لحـاظ اقتصـادی دارنـد، یعنـی بـین المللـی گرایی (Internationalism)/ انزواگرایی (Isolationism) ،آرمان گرایی (Idealism)/واقع گرایی (Realism) ، اقتصـادگرایی ( Economism )/ نظـامی گـری (Militarism).
با مطالعه منـابع موجـود در این زمینه می توان گفت اگر یک دولت در صدد پیگیری سیاسـتهای واقـع گرایانـه باشد می بایست به شرایط کنونی نظام بین الملل و امکانات و توانایی های خود توجه کامل داشته باشد، نظم کنونی را بپذیرد و برای زیست در این نظـام آنارشـیک یـا دست به موازنه قوا بزند یا از طریق عضو شدن و تشکیلات های مختلف سیاسـت دنباله روی ( Bandwagoning) را در پیش گیرد (٢٠٠٠ Walt).