چکیده:
در عقد هبه اصل بر این است که واهب میتواند به عین موهوبه رجوع کرده و آن را تملک کند. این اصل استثنائاتی دارد. یکی از موارد استثنا «هبة به اولاد» است که مطابق با بند 1 مادة 803 قانون مدنی غیرقابل رجوع به شمار میرود. اکثر نویسندگان حقوق مدنی معتقدند حکم هبة به اولاد شامل نوادگان هم میشود، بنابراین، واهب نمیتواند از هبة به «اولادِ اولاد» خویش رجوع کند. بررسی خاستگاه بند 1 مادة 803 در فقه، یعنی مبحث «هبة به ارحام» نشان میدهد وفق نظر مشهور فقیهان، واهب نمیتواند از هبة به همة «ارحام نسبی» خویش رجوع کند. براساس این دیدگاه، هبة به نوادگان نسبی رجوعناپذیر و هبة به نوادگان رضاعی رجوعپذیر است، در عین حال، خاطر نشان میکند آنچه مورد اجماع فقیهان است، منحصراً رجوعناپذیری هبة به پدر، مادر و اولاد واهب است. بنابراین، به نظر میرسد قانونگذار برای عمل به اصل و پرهیز از توسعة استثنا، به قدر متیقن یعنی نظر اجماعی فقها، اکتفا کرده است و از این رو، نمیتوان مانند اکثر مؤلفان هبة به نواده را نیز مشمول مقررة مزبور دانست. بنابراین، هبة به نوادگان نسبی و نوادگان رضاعی رجوعپذیر است.
In donation contract، the principle is that donor can refer to given property and to take its possession. This principle has some exceptions. One of these exceptions is “donation to children”، which is irrevocable in accordance with the first paragraph of article 803 of civil law. Most of the civil law’s writers believe that judgment about donation to children include the donation to grandchildren، therefore donor cannot revoke of donation to his grandchildren. Study of origin of the first paragraph of article 803 in jurisprudence، in the subject of “donation to relatives”، shows that conforming to the well-known opinion of jurisprudents، donor cannot revoke of donation to all of his “relatives by blood”. On the basis of this view، donation to the bloody grandchildren is irrevocable and donation to foster grandchildren is revocable. Furthermore; remembers that what is in the consensus of jurisprudents، is exclusively the irrevocability of donation to father، mother and donor’s children. So it seems that in order to adherence to the principle and abstaining from extension of exception، legislative has contended to the certain level-consensual opinion of jurisprudents-so we cannot follow the most writers and say that the mentioned provision include the donation to grandchildren. Therefore، donation to bloody grandchildren and foster grandchildren is revocable.
خلاصه ماشینی:
اگر این امکان پریرفته شود، آنگاه بیقردید باید مانند دیگر ارقام نسبی، کباة باه نوادگاان نسبی واکب اعم ا پسری و دختری را بر خلد نوادگاان رضااعی، رجاوعناپاریر دانسات؛ یارا پشتوانة فسهی خاستگاه بند ٩ مادة یادشده محسوب میشود، ناظر بر قرابت نسبی است و ا کماین روست که نهقنها کبة به نوادة رضاعی بلکه قتی کبة به فر ند رضاعی کم رجوعپریر است، اما اگر اقتمال یادشده ضعیف قلسی شود، باید قکم کبة به نوادگان نسبی را در سایهساار قحلیال دیگاری جستوجو کرد.
بنابراین، میقوان پریرفت کبة به نوادگان نسبی اعم ا دختاری و پساری و کمچناین، نوادگاان رضاعی ا منظر قانون مدنی رجوعپریر است و مبنای قابلیت رجاوع ا کباة باه نوادگاان رضااعی معطود به قرارنگرفتن ایشان در مرة ارقام نسبی است و به قعبیر دقیق نوادگان رضاعی ا بناد ٩ مادة ١٧٥ موضوعا خار کستند و مبنای رجوعپریری ا کبة به نوادگاان نسابی اعام ا پساری و دختری، پرکیز ا قوسعة استثنائات اصل رجوعپریری کبه و اکتاای به قدر متایسن و ماورد اجمااع است .
در این مساله بهمنظاور قبیاین قکم کبة به نوادگان با مراجعه به خاستگاه بند ٩ مادة یادشده در فسه امامیه، یعنی مبحاث کباة باه ارقام، نشان داده شد دو دیدگاه در فسه امامیه پیرامون گستره و مستضای ایان مبحاث وجاود دارد، نخست، نظر مشهور است که مطابق با آن کبه به کمة ارقام نسبی رجوعناپریر است و نظار دیگار که مورد اجماع و اقااو کمة فسیهان است، رجوعناپریری را مخت به کبة باه پادر، ماادر و اولد میداند.