چکیده:
سیماییکه از پیامبر عظیمالشّأن اسلام در متون ادبی پارسی ترسیمگشته، بسیار متعالی و منحصربه فرد بودهاست. همواره تلاششده تا با استعانت از روایات تاریخی- مذهبی، بخشی از بزرگواریها و برجستگیهای فکری-اخلاقی ایشان بیانگردد. در کنار سیمای تاریخی پیامبر (ص) که بیانگر زندگی تاریخی ایشان است، مطالبی در متون ادبی روایت گردیده که بنمایة تاریخی و حقیقی ندارد؛ بلکه بیانگر خصوصیاتی است که با مبحث عرفانی «حقیقتمحمّدیه» همسو و همسان است.
حقیقتمحمّدیه که درحقیقت اشاره به نور نخستین دارد، در مقطعی خاص بر پیامبر اسلام اطلاقشده است. این فرآیند موجب شکلگیری مباحث و مسائلی پیرامون شخصیت ایشان شده که در این پژوهش، سیمای عرفانی پیامبر نامیدهمیشود که در برابر سیمای تاریخی و حقیقی ایشان، مبیّن مباحثی نظیر نخستین مخلوق، واسطة فیض، غایت آفرینش و ... شده که از خصوصیات اصلی حقیقتمحمدیّه است.
در این پژوهش برآنهستیم تا با دستهبندی خصوصیات مطرح شده برای پیامبر ،آنچه را که در حقیقت بیانگر حقیقتمحمدیّه است از سایر خصوصیات پیامبر که ریشة تاریخی دارد، متمایز کنیم.
خلاصه ماشینی:
در این راسـتا، لازم اسـت تـا بـا توجـه بـه تفـاوت هـا و تناقض هایی که در ترسیم سیمای ایشان در متون ادبی ملاحظه میشود، به بررسی جنبـه هـای شخصیت ایشان رویبیاوریم و در جهت تبیین وتعیین حدود شخصیت عرفانی ایشان کـه بـر اساس مبحث عرفانی حقیقت محمدیه به وجودآمده ، تلاش کنیم .
در هر کتاب و گاه در هر مبحثی، گونه ای خاص از روایت حقیقت محمدی ملاحظه مـیشـود؛ امـا نکتـه ء قابـل توجه در این زمینه این است که در برخی روایـات ، نـور پیـامبر بـه عنـوان نـور محمـدی یـا حقیقـــت محمدیـــه مطـــرح شـــده اســـت (عـــین القضـــاه ،١٣٨٦: ٦٥و ٩٤و ١١٧و ١٧٤و ٢٥٤و٢٦٥و٢٦٦و٣٠٣) (نجــم رازی، ١٣٨٧: ٣٨و١٣٣و١٥٩) (مولــوی، ١١٠:١٣٧٩) (نســفی، ١٣٨٩: ٣٩٨و ٤٠٢و ٤٦٦) ( نسفی،١٣٨٤ : ٨٥) (عزالـدین کاشـانی، ١٣٨٦: ١٠٣)؛ در برخـی روایات نیز اولین مخلوق ، روح ایشان معرفی شده اسـت (نجـم رازی، ١٣٧٨: ٣٧و ٥٢و ٤٠٣) (نجـم رازی، ١٣٨٥: ١٧) (نسـفی، ١٣٨٤ :٨٥)(نسـفی،١٣٨٩: ٣٩٨و ٤٠٢و ٤٦٦) ( اسـفراینی، ١٣٨٣ : ٣٠) روایاتی دیگر نیز وجود دارد که قلم را اولین مخلوق میداند.
علاوه بـر ایـن ، پیـامبر بـه عنوان غایت آفرینش ، واسطه ء فیض و مصداق انسان کامل معرفـیشـده انـد کـه ماننـد مـورد اول ، بیارتباط با مقوله ء حقیقت محمدیه نیست .