چکیده:
مسئله اصلي اين پژوهش مطالعه مشكلات نوجوانان افغانستاني در تعاملات روزمره و تاثير اين مشكلات و تنگناها بر شكل گيري تصور از خود و ديگري در آن هاست. ملاحظات نظري براساس نظريات متفكران مكتب كنش متقابل نمادين و با استفاده از سازه مطروديت اجتماعي تدوين شده است. اين پژوهش از نوع پژوهش هاي كيفي است، گردآوري داده ها با استفاده از مصاحبه هاي نيمه ساخت يافته و مصاحبه هاي روايي صورت گرفته است. تحليل داده ها نيز با استفاده از نظريه داده نگر انجام گرفته است. براي انجام دادن اين پژوهش درمجموع با 21 نفر از نوجوانان (12 تا 16 ساله) افغانستاني دختر و پسر ساكن شهر تهران مصاحبه شد. يافته ها بيان مي كند افراد مورد مطالعه در جريان تعاملات روزمره خود با ايرانيان مورد تحقير و بي احترامي بوده اند و به آن ها برچسب اَفي (افغاني) زده شده است. مصاحبه شوندگان نيز به منظور اجتناب از برخوردها «فاصله گيري» را بهعنوان استراتژي كنش برگزيده اند. تصور افراد مورد مطالعه از ايرانيان به عنوان ديگري، خودبرتربين، ضدافغاني و عموماً مشتمل بر بي اعتمادي بوده است. اين تصور از ديگري بر تصور از خود افراد مورد مطالعه تاثير داشته است و در كنار ساير عوامل سبب شده است آن ها خود را افرادي متفاوت از ايرانيان تلقي كنند. احساس تفاوت با ايرانيان در ذهن افراد مورد مطالعه درواقع همان تصوري است كه ايرانيان درباره آن ها داشته اند. آن ها خود را نسبت به ايرانيان متفاوت مي دانند؛ چراكه از سوي ايرانيان افرادي متفاوت و به عنوان ديگري تعريف شده اند.
The main problem of this paper is to study the issues of Afghan adolescents in everyday interactions and the impact of these issues on the image formation of the self and the others. Theoretical considerations based on the ideas of symbolic interactionism school thinkers and Structure has been developed using social exclusion. This article is a qualitative research, data collection was conducted using semi-structured interviews and narrative interviews. Data analysis was conducted using grounded theory. For this study, 21 boys and girls of Afghan adolescents (12 to 16 years old) were interviewed in Tehran. The results showed that the subjects are generally disdain and disrespect in their daily interactions with Iranians. Image of the subjects of Iranians had been as the other, anti-afghan, and mainly consist of distrust. This image of the others had an impact on the image of the self and with the other factors was caused that they have viewed themselves as different people from Iranians. They know themselves different from Iranians, because the Iranian people defined them as different people. This image of the others had an impact on the image of the self and with the other factors was caused that they have viewed themselves as different people from Iranians. They know themselves different from Iranians, because the Iranian people defined them as different people.
خلاصه ماشینی:
اين مسائل و مشکلات چه تأثيري بر شکل گيري تصور از خود و ديگران داشته است ؟ بيترديد، براي فهم ديدگاه ها و روايت هاي سوژه هاي تحقيق ، توجه و ارجاع به مسائلي چون مهاجرت ، ساخت جمعيتي، سازمان بندي اجتماعي، طبقه ، منزلت و فرهنگ اهميت ويژه اي دارد.
براي گروه هايي که درون يک جامعه زندگي ميکنند، ممکن است بستر دستيابي به اين تفاهم ، تعاملات روزمره و در سطحي خرد کنش متقابل چهره به چهره باشد، اما تجربۀ زيستۀ افراد مورد مطالعه نشان ميدهد تعاملات روزمره با ايرانيان سبب شکل گيري فهم متقابل ميان آن ها نشده است و آن ها حائلي را ميان خود و ايرانيها ميبينند؛ حائلي که هم براي ايرانيان و هم براي افغانستانيها پيامدهاي بسياري داشته است .