چکیده:
نوشتار پیش رو پژوهشی است درباره یکی از مصادیق روایات معروف به "منتقله" که به مسأله خندیدن حام به پدرش نوح7 اختصاص دارد. اکثر دانشمندان اهل تسنن روایت خنده حام بن نوح را بدون تحلیل، نقل نمودهاند. شیخ طبرسی گرچه روایت مورد بحث را نقل کرده اما به نظر میرسد آن را نپذیرفته است. علاوه بر بحث دلالی آن، که به سبب تسرّی گناه ادعایی حام بن نوح بر اولاد و نسلهای بعدی وی، مخالف عدل الهی است؛ آنچه که در این خصوص مورد غفلت واقع شده است، ندرت نقل روایت خنده حام بن نوح در مصادر اولیه حدیثی شیعه و فراوانی آن در منابع اهل تسنن است؛ بلکه روایاتی نیز در کتب حدیثی شیعه و در مواردی در کتب اهل تسنن وجود دارد که مخالف آن است مانند حرمت شرب خمر در تمامی شرایع، نفرین حام به سبب مجامعت با همسرش در کشتی. وجود نقلهایی مرسل یا با سند ضعیف، وجود انگیزه انتقام جویی از کنعانیان به عنوان اولاد حام از سوی یهودیان با جعل حدیث مذکور، ایجاد وهن در مذهب تشیع با ورود اسرائیلیات از سوی برخی راویان ضعیف، شباهت میان نقل تورات و روایت خنده حام بن نوح، مخالفت با عدل الهی و وجود رگههای تعصبات نژادی و قومی، منتقله بودن آن را از کتب عامه توسط امین الاسلام طبرسی محتمل میسازد. بنابراین روایت مورد بحث از امام هادی7 صادر نشده است؛ بلکه به سبب اغراض سیاسی و تکیه بر سخنان امثال وهب بن منبه چنین نسبتی به ایشان داده شده است.
خلاصه ماشینی:
"بررسی شواهد منتقله بودن و نااستواری روایت خنده حام بن نوح در تفسیر مجمع البیان کامران اویسی سید رضا مؤدب این گفتار دربارة حدیثی است که در بعضی از منابع حدیثی شیعه و سنی از جمله مجمع البیان نوشته شیخ فضل بن حسن طبرسی نقل شده به این مضمون که حام بن نوح7 به پدرش خندید و این کار زشت او، به دودمانش سرایت کرد.
(طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 98؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب:، ج 2، ص 54؛ فضل بن حسن طبرسی، ج 8، ص 830؛ فیض کاشانی، ج 4، ص 349) ترجمه: خدا پیامبری سیاه پوست را مبعوث کرد که شرح حال او را برای ما [در قرآن] نیاورده است.
برخی از مفسران، علاوه بر پذیرش اصل روایت و مضمون آن، از آن برای استدلالهای فلسفی و عرفانی استفاده کردهاند و گفتهاند: خدا به سبب شوم بودن گناه، چیزهای زیادی را تغییر داده است؛ ابلیس، نامش عزازیل بوده است؛ نام هاروت و ماروت تغییر کرده زیرا اسم آنان قبل از گناه کردن، عزا و عزایا بوده است؛ رنگ حام بن نوح به سبب نگاه به عورت پدرش در حالی که خواب بود و نفرین او تغییر کرده و خدا نسل او را در هند و حبشه سیاه قرار داده است."