چکیده:
ماتریدیه به عنوان یکی از فرق کلامی مسلمانان در کنار دیگر فرق کلامی همچون شیعه، معتزله و اشاعره شناخته می شود، اما نسبت به دیگر فرق کلامی کمتر مورد توجه فرق نویسان متقدم قرار گرفته است. پایه گذار این فرقه ابومنصور ماتریدی است، این نحله فکری حنفی مذهب به لحاظ عقل گرایی به معتزله نزدیک است. چنانکه کتب عقاید ماتریدیه نشان می دهد، ایشان نیز در مسئله امامت با دیگر اهل سنت هم رای هستند اما اهل بیت(ع) را تکریم می کنند. این پژوهش به تبیین تاثیر رویکرد کلامی ایشان در تفسیر آیات مربوط به اهل بیت(ع) و حضرت علی(ع) پرداخته و دو تفسیر از این فرقه که یکی متعلق به ابومنصور ماتریدی و دیگر متعلق به نجم الدین عمر نسفی است، برای این بررسی انتخاب شده است. بررسی آراء تفسیری ایشان نشان می دهد خلاف آنچه در کتب عقاید ماتریدیه درباره تکریم اهل بیت(ع) نوشته شده است، ایشان از نقل روایات بیان گر مصداق آیات مربوط به اهل بیت(ع) چشم پوشی کرده اند.ماتریدیه به عنوان یکی از فرق کلامی مسلمانان در کنار دیگـر فـرق کلامی همچون شیعه ، معتزله و اشاعره شناخته میشود، اما نسـبت بـه دیگر فرق کلامی کمتر مورد توجه فرق نویسـان متقـدم قـرار گرفتـه است . پایه گذار این فرقه ابومنصور ماتریدی است ، این نحلـه فکـری حنفی مذهب به لحاظ عقل گرایی به معتزلـه نزدیـک اسـت . چنانکـه کتب عقاید ماتریدیه نشان مـیدهـد، ایشـان نیـز در مسـئله امامـت بـا دیگر اهل سنت هم رای هستند اما اهل بیـت (ع ) را تکـریم مـیکننـد. این پژوهش به تبیین تاثیر رویکـرد کلامـی ایشـان در تفسـیر آیـات مربوط به اهل بیت (ع ) و حضرت علی(ع ) پرداخته و دو تفسیر از ایـن فرقه که یکی متعلق به ابومنصور ماتریدی و دیگر متعلق به نجم الدین عمر نسفی است ، برای این بررسی انتخاب شـده اسـت . بررسـی آراء تفسیری ایشان نشان میدهد خلاف آنچـه در کتـب عقایـد ماتریدیـه درباره تکریم اهل بیت (ع ) نوشته شده اسـت ، ایشـان از نقـل روایـات بیان گر مصداق آیات مربوط به اهل بیت (ع ) چشم پوشی کرده اند.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش به تبیین تأثیر رویکـرد کلامـی ایشـان در تفسـیر آیـات مربوط به اهل بیت (ع ) و حضرت علی(ع ) پرداخته و دو تفسیر از ایـن فرقه که یکی متعلق به ابومنصور ماتریدی و دیگر متعلق به نجم الدین عمر نسفی است ، برای این بررسی انتخاب شـده اسـت .
غیر از آنچه گفته شد، شواهد دیگری از دیگر کتب اهل سنت نیز نسبت بـه تبیـین شـأن نزول این آیه وجود دارد که برای نمونه به چند مورد اشاره میشود: ٣) فخر رازی در تفسیرش پس از نقل روایت مربوط بـه مباهلـه ، صـحت و درسـتی ایـن روایت را نـزد مفسـران و محـدثان ایـن چنـین توصـیف مـیکنـد: «و أعلـم أن هـذه الروایـه کالمتفق علی صحتها بین اهل التفسیر و الحدیث » (فخر رازی، بیتا، ج ٣، ص ٢٤٦) ٤) حاکم نیشابوری درباره روایات مربوط به شأن نزول ایـن آیـه بـا بیـانی بسـیار روشـن چنین آورده است : «قد تواترت الاخبار فی التفاسیر عن عبدالله بـن عبـاس و غیـره أن رسـول الله أخذ یوم المباهلۀ بید علی و الحسن و الحسین و جعلوا فاطمۀ ورائهم ثم قال : هؤلاء أبنائنا و أنفسنا و نسائنا» (نیشابوری، ١٣١٥، ص ٥٠) ٥) ابوبکر جصاص از علمای اهل سنت نیز در کتـاب «احکـام القـرآن » دربـاره ایـن آیـه مینویسد: «إن رواة السیر و نقلۀ الاثر لم یختلفوا فی أن النبی أخـذ بیـد الحسـن و الحسـین و علی و فاطمۀ و دعا النصاری الذی حاجوه الی المباهله » (جصاص ، ١٤٠٥، ج ٢، ص ١٦) ٦) افزون بر منابع پیشین ، مسلم نیشابوری روایتی را در بخـش «فضـائل الصـحابه » کتـاب «الجامع الصحیح » خود ذکر میکند که در تبیین مصادیق این آیه شریفه بسیار راهگشاسـت .