چکیده:
زمینه و هدف: در گذشته فقط دولتها بعنوان تابعین حقوق بین الملل محسوب میشدند، اما امروزه نقش افراد بسیار پررنگ تر است. البته باید توجه داشت که قبول اصالت فرد به معنای رد اصالت جمع نیست. سازمان های بین المللی، کنوانسیون ها و از همه مهم تر اتحادیه اروپا با راه اندازی دادگاه اروپایی حقوق بشر، نقش بسزایی در فردمحوری جامعه نوین بین المللی داشته است، به طوری که وقتی به قواعد و بدنه اصلی این اسناد نگاه می کنیم، توجه حقوق بین الملل از سمت دولت ها به سوی افراد جلب شده است. روش تحقیق: شیوه پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای است یافته ها: امروزه در اینکه آیا درجامعه بشری، اصالت با جامعه است یا فرد، اختلاف نظر وجود دارد. در حقوق بین الملل در ابتدا به اصالت جامعه توجه میشد و همین امر سبب میشد تا دولت ها تابعان اصلی حقوق بین الملل تلقی گردند، ولی امروزه با پیشرفت این علم، توجه بیشتری به سوی افراد شده است و حقوق بین الملل از سمت اصالت جامعه، به سوی اصالت فرد گام برداشته است.
نتیجه گیری: در حقوق بین الملل نوین توجه بیشتری به موضوع اصالت افراد شده است و عده ای معتقدند که وظیفه اصلی حقوق بین الملل، تعیین خط مشی برای دولت هاست و دلیل آن این است که دولت ها میتوانند مستقیماً به افراد خدمات رسانی کنند، لذا هدف اصلی حقوق بین الملل افراد است.
خلاصه ماشینی:
"١٩ کنعانی، محمدطاهر و سیاه رستمی، هاجر و حسین نژاد، کتایون ، حقوق بین الملل بشر دوستانه ناظر بر حمایت از افراد در درگیری مسلحانه (مجموعه اسناد ژنو)، کمیته ملی حقوق بشردوستانه جمهوری اسلامی ایران ، چاپ دوم ، تهران ، (١٣٨٣، ص ٣٦ ٢٠ مجموعه مقالات همایش اسلام و حقوق بین الملل بشر دوستانه ، گروه نویسندگان ، چاپ اول ، زمستان ١٣٨٦، ص ٦٧ ٢١ پیدایش ، سید علی، "حقوق بشر دوستانه جنگ و جلوه هایی از حفظ حیثیت انسانی در رفتار رزمندگان با یکدیگر"، مجله تحقیقات حقوقی دانشگاه شهید بهشتی، دانشکدة حقوق ، شماره ٣٩، ١٣٨٣، ص ٤٥ کانت گفت دولت اصلا شر ضرور یا غیرضرور، یا ابزار استمثار و سرکوبی نیست ، بلکه کارگزاری خوب است که وظیفۀ اخلاقی کردن جامعه را بر عهده دارد؛ اما نمی تواند این وظیفه را مستقیم پیش ببرد و همۀ آنچه میتواند انجام دهد آن است که شرایط بیرونی مطلوب برای پیشبرد آن را از راه برطرف کردن مانع های زندگی خوب فراهم آورد.
در نهایت گروهی تحت تاثیر گذشته فکری به دنبال فردی گشتند که ذاتا از دیگران برتر است و حق فرمانروایی و نظارت و محدود سازی آزادی های انسان را دارا باشد که به آن یکه سالاری یا اتوکراسی گفته میشود در مقابل گروهی دیگر کوشیدند تا اندکی از فردگرایی فاصله بگیرند، آریستوکراسی یا مهمان سالاری نتیجه تلاش این گروه بوده است و به معنی حکومت سر آمدان است و در نهایت دسته سومی تابع مردم سالاری یا دموکراسی هستند آنها دلیلی نمی بینند که فرد یا گروهی برتر از دیگران باشد و همه مردم را در حق حکومت مساوی میدانستند به گونه ای که اگر فرض کنیم که دولت از ده هزار شهروند ترکیب یافته باشد 29 سهم هر عضو کشور یک ده هزارم قدرت حاکم است ."