چکیده:
فرااخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق میپردازد. فرااخلاق چهار مبحث ذیل را در بر میگیرد: معناشناسی اخلاق، معرفتشناسی اخلاق، هستیشناسی اخلاق و مباحث منطقی. یکی از موضوعات فرااخلاقی مباحث منطقی است که به استنتاج مفاهیم و گزارههای اخلاقی میپردازند؛ بنابراین، رابطهی باید و هست در دیدگاه آیتالله سبحانی در زمرهی مباحث منطقی فرااخلاق است که کمتر نوشتهای به آن پرداخته است. نویسنده در این مقاله، درصدد است تا دیدگاه آیتالله سبحانی دربارهی ارتباط جملههای اخلاقی را تبیین و بررسی کند. ایشان جملههای اخلاقی را انشایی و اعتباری و درعینحال برهانپذیر میداند. ایشان برخی جملههای اخلاقی را لازمهی برخی دیگر و شرط لازم در استدلالهای اخلاقی را وجود مدرَکاتِ عقل نظری میداند. ایشان در پی اثبات یقینیبودنِ جملههای اخلاقی است، اما تبیینی از دلالت التزامی ادعایی ارائه نداده است و میان جملههای حاویِ خوب اخلاقی و وجوب اخلاقی تساوق قائل نیست. با توجه به اعتقاد آیتالله سبحانی مبنی بر اینکه خوب و بدبودن افعال اخلاقی بر اساس کمال و نقصداشتن آنها برای نفس (هدف اخلاقی) است، بنابراین، اعتباری و انشائیدانستن جملههای اخلاقی ضرورتی نداشته، لغو به نظر میرسد؛ زیرا مفاهیم اخلاقی مبین رابطهی واقعی میان فعل و هدف اخلاقیاند.
خلاصه ماشینی:
"صورت اول و صورت سـوم هـر دو اخلاقی و در زمره ی انشائیات خواهند بـود و در نظریـه ی ایـشان بـه صـورت ذیـل اسـتنتاج صحیح است ؛ یعنی یا جمله ی اخلاقی خودمعیـار و بـدیهی اسـت یـا بـه وسـیله ی جملـه ی خودمعیار یقینی می شود، ولی برای یقینی شدن جمله های غیرخودمعیـار، لازم اسـت تـا در مقدمات استنتاج ، علاوه بر جمله ی اخلاقی خودمعیار، جمله ی خبری برای تعیین موضوع از حکمت نظری وجود داشته باشد که نمونه ی چنین اسـتنتاجی پـیش تـر آمـد، ولـی بعـد از این که خوب بودن فعل اخلاقی اثبات شد، چگونه آن فعل اخلاقی لازم می شود؟ برای مثـال ، استنتاج «باید وفادار بود» از «وفاداری خوب است » یا بـرعکس آن چگونـه اسـتنتاج شـدنی است ؟ آیت الله سبحانی رابطه ی میان خوب و الزام اخلاقی را به وسیله ی دلالت التزامـی تبیـین می کند.
این تحقیق سه اشکال بر دیدگاه آیت الله سبحانی مطرح کـرده اسـت : اول آنکـه تبیـین ارتباط جمله ی اخلاقی حاوی «باید» و جمله ی اخلاقی حاوی «هست » بـه وسـیله ی دلالـت التزامی ، ادعایی بیش نیست و این ادعا بـه تبیـین احتیـاج دارد؛ ثانیـا آیـت الله سـبحانی از جهتی توجه به مصالح و مفاسد را در خوب و بددانـستن و اعتبـار مفـاهیم اخلاقـی دخیـل نمی داند، اما از طرفی دیگر، یکی از ملاک های خوب بودن عدالت را توجه بـه کمـال زا بـودن آن می داند، یعنی مصالح جعلی و اشتباهی را رد می کند و توجه به مصالح حقیقـی را تـذکر می دهد، پس اگر کمال زابـودن افعـال مـلاک خـوبی و وجـوب آن هـا باشـد، احتیـاجی بـه اعتبارکردن نیست ."