چکیده:
يكي از مهم ترين نهادهاي ايران در زمينه تمركززدايي و توسعه متوازن مبتني بر ويژگي هاي فضايي ـ جغرافيايي، شوراهاي اسلامي شهر و روستا مي باشند. در جمهوري اسلامي ايران، شوراهاي اسلامي شهر از سال 1378 تشكيل شده اند و از تاريخچه نسبتاً كوتاهي برخوردار هستند. با ارزيابي چهار دوره اي كه از تشكيل شوراهاي اسلامي شهر مي گذرد مي توان به عملكرد نه چندان مطلوب آنها بر اساس اهداف تعيين شده در قوانين و اسناد بالادستي اشاره كرد. پژوهش حاضر بر آن است تا دلايل اين عدم موفقيت را در ابعاد گوناگون مورد بررسي و واكاوي قرار دهد. جامعه آماري تحقيق شامل اعضاي شوراهاي اسلامي شهر در سراسر كشور، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و كارشناسان حوزههاي مرتبط با شوراهاي اسلامي شهر مي باشد. براي بررسي چگونگي عملكرد شوراها از آزمون تي تك نمونه اي و براي بيان روابط دو متغيره و هم چنين اثبات معني دار بودن يا معني دار نبودن روابط ميان آنها و ميزان تاثيرگذاري هركدام از متغيرهاي مستقل بر متغير وابسته از آزمون رگرسيون خطي دو متغيره استفاده شده است. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه تمركزگرايي، رانتي بودن سيستم و مبهم بودن جايگاه حقوقي موجب عملكرد نامطلوب شوراها در ايران شده است.
City councils are assumed to be one of the most important institutions for decentralization and realization of balanced development based on spatial-geographical features in Iran. In the Islamic Republic of Iran، city councils were formed in 1999 and have a relatively short history. On the basis of the evaluation of the city councils’ life within four periods we can point to their not very favorable performance considering the goals set out in the related laws and documents. The present essay is trying to examine and analyze the reasons for their lack of success in different aspects. Our statistical population consisted of members of the city councils across the country، members of the parliament and experts in areas related to the city councils. Single sample t-test was used to investigate the function of the councils. To express the relationship between two variables and also prove significant or not significant relationship between them and the impact of each independent variable on the dependent variable، a bivariate linear regression analysis was used. The results indicate that the centralization، the rentier system and ambiguous legal status have led to unsatisfactory performance of the councils in Iran.
خلاصه ماشینی:
"به عنوان نمونه در این باره میتوان به تغییرات مکرر قانون شوراها، فقر فرهنگی، ضعف مشارکت تاریخی و نبود نهادهای مدنی و احزاب سیاسی به عنوان موانع اجرایی شدن تفکر شورایی در ایران (قاسمیانی، ١٣٧٩)، فقدان سنت های دموکراتیک ، نظام اداری متمرکز و فقدان قوانین (ایمانی جاجرمی، ١٣٨٧)، تاکید بر تمرکزگرایی بیش از حد و عدم واگذاری اختیارات به نهاد شوراها (اطاعت ، ١٣٨٢)، تبدیل شدن شوراها به نهادی صرفا ناظر، برخلاف اصل هفتم قانون اساسی (شریف ، ١٣٨٢)، عدم واگذاری وظایف محلی به شوراها که منجر به عدم مشارکت مردم در امور مربوط به خود شده است (چوپانی، ١٣٨٢)، سیاست زدگی شوراها، نارساییها و تنگناهای قانونی (تضاد قانونی)، تداخل وظایف و تعدد مراکز تصمیم گیری، نارسایی و سازماندهی مالی، مشکلات فرهنگی، اجتماعی و ارتباط شوراها با سایر نهادهای تصمیم ساز (روستا، ١٣٨٧)، تشریفاتی بودن نهاد شوراها و سکوی پرش دانستن آنها از سوی اعضا و نوع رابطه شوراها با دستگاه های اجرایی در بخش عمومی کشور (کریمی، ١٣٨٧)، حاکمیت بلامنازع نگرش مدیریت متمرکز تک ساختی با محوریت دولت مرکزی به جای نگرش مدیریت بخشی و منطقه ای با محوریت / پارلمان های محلی در قانون شوراها (مهاجری، ١٣٨٧) و ..."